بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در مصاحبه با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
| فارسی | فیلم |غرقی: آقای سید حسن نصرالله از این که دعوت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را برای انجام مصاحبه پذیرفتید از شما سپاسگزارم.
سید حسن نصرالله: خوش آمدید.
غرقی: با توجه به تحولاتی که در منطقه به ویژه در سوریه و یمن اتفاق افتاد، ارزیابی شما از اوضاع کلی منطقه چیست و نقش حزب الله را در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه چگونه تعریف میکنید؟
سید حسن نصرالله: بسم الله الرحمن الرحیم. اولا به شما خوشآمد میگویم. اوضاع در منطقه به سمت تنش پیش میرود و شاهد مواجهاتی در عرصهها و میدانهای مختلف هستیم، جنگ علیه یمن و مردم یمن به مراحل پایانی سال دومش نزدیک شده است و چنانکه میدانید کشورهای زیادی در این جنگ حضور دارند. یمن در محاصره قرار دارد، بیش از هفده میلیون یمنی در محاصره قرار دارند، درگیریها در چندین جبهه ادامه دارد، آمریکاییها در کنار عربستان و دیگر کشورهای عربی در این جنگ حضور دارند. اسرائیلیها نیز در این جنگ حضور مستقیم دارند اگر چه این حضور علنی نیست. در مقابل شاهد مقاومت اسطورهای در یمن هستیم.
در عراق درگیریها در اوج قرار دارد. در موصل، در تلعفر و مکانهای دیگر جنگ با داعش ادامه دارد. در سوریه با وجود اینکه توافق توقف درگیریها در برخی مناطق موفق بوده است اما در برخی مناطق هم نقض شده است، با این حال نبرد با داعش یا جبههی النصره و دیگر گروههای مسلح در این کشور ادامه دارد. اسرائیل تهدیداتش علیه مردم و کشورهای منطقه به ویژه علیه جنبشهای مقاومت و جمهوری اسلامی ایران را ادامه میدهد. ما با دولت جدیدی در آمریکا مواجه هستیم که با آمدن ترامپ شکل گرفته است. این دولت، جهان و منطقه را با مرحله نوینی روبرو کرده است که باید درباره آن کنکاش کرد.
در بحرین با وجود بازداشت، زندان، سرکوب، کشتار، اعدام، محاصره و صدور احکام سنگین علیه برادرانمان و در صدر آنها آیت الله شیخ عیسی قاسم، جنبشهای مردمی و انتفاضه مردمی در این کشور ششمین سالش را سپری کرد و همچنان ادامه دارد. همچنین تنشهایی را در مناطق مختلف دیگر از لیبی تا سینا و از سینا تا نیجریه شاهد هستیم. در هر حال حزب الله که خود را بخشی از جنبشهای مقاومت در رویارویی با طرح آمریکایی صهیونیستی در منطقه میداند و جزئی از محور مقاومت است مسئولیتهایش را به خصوص در لبنان و سوریه، یعنی عرصههایی که حضور دارد، تا حد توانش میشناسد. ما بخشی از رویارویی با طرحی هستیم که منطقهی ما، کشورهای ما و مردم ما را هدف قرار داده است و معتقدم در این زمینه نقش معقول و خوبی ایفا میکنیم و ان شاءالله در طول مصاحبه دربارهاش صحبت میکنیم.
غرقی: آقای سید حسن نصرالله، نقش حزب الله را در معادلات سیاسی منطقه چگونه تعریف کردید؟
سید حسن نصرالله: حزب الله در داخل لبنان تاثیر آشکاری دارد، در سطح منطقهای یکی از جنبشهای اصلی مقاومت برای رویارویی با اسرائیل و برنامههای صهیونیزم است و به تاکید، این حزب نقش بزرگی بازی میکند. در آغاز سال میلادی ۲۰۱۷، اسرائیلیها به صورت غیر رسمی ارزیابیهای خود دربارهی اوضاع منطقه و تهدیدات موجود را بیان کردند. آنان امسال حزب الله را به عنوان اولین تهدید یا دشمن اول اسرائیل خواندهاند یعنی ما را در صدر قرار دادند. آنها پیش از این میگفتند حزب الله در کنار جمهوری اسلامی ایران، در کنار جنبشهای مقاومت در فلسطین، تهدید راهبردی، تهدید مرکزی یا تهدید مهمی است اما امسال حزب الله را در صدر تهدیدات قرار دادهاند. وقتی در برابر طرح صهیونیستی قرار میگیرید به تاکید نقش مهمی در سطح منطقه بازی خواهید کرد. حضور در سوریه، حضوری در کنار دولت، ارتش، مقامات و مردم سوریه و با هدف رویارویی با گروههای تکفیری و تروریستی است که در واقع در خدمت طرح آمریکایی اسرائیلی در منطقه هستند. این گروهها از طریق مقابله با مردم سوریه در پی تحقق منافع آمریکا و اسرائیل هستند در نتیجه ما در آنجا حضور داریم و با آنان مقابله میکنیم. در هر مکانی که بتوانیم کمک کنیم عمل میکنیم، ما بر اساس امکاناتمان تصمیم میگیریم و برای خود وظیفهای بیش از آنچه که در توانمان است قائل نیستیم و حتی در حجمی فراتر از امکانات نیز نمیتوان تاثیر گذار بود. به تاکید حضور حزب الله در میادین مختلف و همچنین حضورش در کنار مردم و مقاومت فلسطین موجب میشود تا حزب الله در مرکز معادلات منطقهای حاضر باشد و این حضور هم تاثیر مناسبی داشته باشد به همین دلیل ما خود را شریک دستاوردها و پیروزیهایی میدانیم که به خواست خدا و به ویژه در ایام اخیر به دست آمده است.
غرقی: به نظر میرسد حزب الله در سالهای اخیر بیشتر روند تعاملات سیاسی را در پیش گرفته تا اقدامات نظامی، آیا این برداشت درست است؟
سید حسن نصرالله: فعالیت سیاسی یا نظامی مبتنی بر شرایط و تحولاتی است که حاصل میشود. در سالهای گذشته، یعنی قبل از آغاز اتفاقات سوریه و پس از جنگ تموز (جنگ سال ۲۰۰۶ اسرائیل علیه لبنان) یعنی از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ ما با هیچ طرفی درگیری نظامی نداشتیم البته در برابر دشمن صهیونیستی در وضعیت آمادگی برای مقاومت بودیم، آموزش، تجهیز، برنامهریزی، رزمایشها و حضور در میدان برای مقابله با تهدید همیشگی اسرائیل علیه کشورمان بخشی از این آمادگیها بود. در این میان نیز فعالیت سیاسی نقش پررنگی داشت چنانچه الان هم اینگونه است. شش سال قبل یا قبلتر از آن، یعنی وقتی حوادث سوریه آغاز شده بود مجبور شدیم وارد سوریه شویم تا از دولت مقاوم در برابر طرحی که به تهدید علیه آنان تبدیل شده بود حمایت کنیم، همین امر موجب شد تا فعالیت نظامی در مقایسه با گذشته نقش پررنگ تری داشته باشد. ما همواره فعالیت و پویایی داریم، چه در حوزه جهادی، چه در حوزه سیاسی و چه در بعد اجتماعی، اما برخی از این ابعاد بر اساس شرایط، تهدیدات و اولویتهایی که در هر سال یا در هر مرحله شاهدیم بر ابعاد دیگر مقدم میشود.
غرقی: با توجه به تحولاتی که در منطقه رخ داد، چه در صحنه نظامی یا سیاسی، آیا فکر نمیکنید باید ساختار سیاسی و نظامی حزب الله را تغییر دهید؟
سید حسن نصرالله: ما نیاز به تغییر نداریم زیرا همواره در حال توسعه و رشد هستیم. حزب الله در ساختار و مدیریتش از نرمش مناسبی بهره میبرد مثلا ما ملزم نیستیم که هر پنج سال یا هر ده سال یک بار در اساس تشکیلاتی، اداری، سیاسی و نظامی خود تجدید نظر کنیم. ما میتوانیم این کار را هر ماه، حتی هر هفته و هر مرحله و در زمان رویارو شدن با هر شرایطی انجام دهیم و بر اساس شرایط جدید اساس و پایه مناسب و درست را بررسی نماییم به همین منظور از زمان آغاز شکل گیری حزب الله تا به امروز اساس اداری، تشکیلاتی، سیاسی و نظامی حزب الله به صورت دائمی توسعه یافت و هر بار با میزان امکانات انسانی و مادی و سطح تهدیدات و مسئولیتهایی که بر دوش این حزب است هماهنگ شد.
این موضوع از دلایل موفقیت حزب الله است زیرا این حزب همواره این توانایی را دارد که با چالشهای مختلف مقابله نماید زیرا در سطح اداری، رهبری و بنیه تشکیلاتی توانایی هماهنگ شدن را دارد تا بتواند با موفقیتی خوب از خطرات و چالشها عبور نماید. همچنین در حوزه اندیشه سیاسی، برنامه سیاسی، روش کار و تاکتیکهای کاری نیز فضا باز است و هیچ رکودی وجود ندارد.
غرقی: آمریکا و رژیم صهیونیستی جنبش حزب الله را یک گروه تروریستی میدانند، پاسخ شما به آنان چیست؟
سید حسن نصرالله: اولا معتقدم شایسته نیست تروریستها در مقام قضاوت برای ملتها بنشینند و دیگران را تروریست جلوه دهند. دولت آمریکا در راس تروریستها در جهان است. اسرائیل به طور کامل رژیمی تروریستی است. رژیمی که کارش، قتل، تجاوز، کشتار و اشغالگری است در نتیجه، ما آمریکا و اسرائیل را در مقامی نمیبینیم که شایسته باشند دیگران را تروریست بدانند یا ندانند بلکه این، ما هستیم که آنان را تروریست میخوانیم. حزب الله یکی از شریفترین جنبشهای مقاومت در این منطقه است، از سرزمین خود، ملت خود، مقدسات، کرامات، امنیت، خون و نوامیس ملت خود دفاع میکند، مهم این است که نگاه امت ما به حزب الله چه باشد، دیدگاه آمریکا و اسرائیل در این زمینه اهمیتی ندارد.
غرقی: حزب الله در سوریه و در رویارویی با تروریستها حضوری جدی دارد، چه کسی از شما دعوت کرده در این کشور حاضر باشید و هدف شما از این حضور چیست؟
سید حسن نصرالله: اولا اینکه کسی ما را دعوت نکرده است، سوریه برای لبنان و لبنان برای سوریه است. اگر چه سوریه و لبنان دو کشور مجزا و مستقلند اما در حوزه امنیتی، امنیت ملی، روابط مردم، روابط اجتماعی، اقتصاد و سیاست سرنوشت واحد و مشترکی دارند. دوم اینکه از زمان آغاز اتفاقات در سوریه، به دور از آنچه که رسانهها میگویند، ما به طور کامل تحولات میدانی در این کشور را پیگیری میکردیم، ما هویت واقعی آنانی را که به خیابانها سرازیر شده و علیه دولت سوریه سلاح به دست گرفته بودند میشناختیم. به سرعت پی بردیم بسیاری از این افراد با گروههای تکفیری که جامعه، مردم و دیگران را کافر میپندارند، خون و ناموس دیگران را مباح میشمرند و به هیچ قانون و اصولی پایبند نیستند، در ارتباطند. از آغاز برای ما روشن بود که هدف از حرکتی که در سوریه آغاز شده است اصلاحات، دموکراسی، انتخابات یا هر آنچه که در رسانهها مدعی میشدند نیست. هدف براندازی نظام و ارتش سوریه بود زیرا سوریه ستون خیمه مقاومت در منطقه است، این کشور حامی اساسی و آخرین کشور عربی است که همچنان در محور مقاومت حضور دارد، به مقاومت ایمان دارد و در برابر اسرائیل سر تسلیم فرود نیاورده است.
برای ما روشن بود که طرحی که آغاز شده بود طرح آمریکایی- سعودی و در خدمت منافع اسرائیل بود و مباحث پشت پردهی زیادی داشت به همین منظور به این نتیجه رسیدیم که وظیفه داریم در این جنگ که جنگی جهانی است از برادرانمان در سوریه حمایت کنیم. در واقع جنگ در سوریه جنگ با گروههای مسلح نیست بلکه جنگ با تعداد زیادی از کشورها و در صدر آنها آمریکا، کشورهای غربی و کشورهای منطقهای است که از گروههای مسلح در سوریه حمایت مادی و تسلیحاتی کردند، مرزهایشان را باز گذاشتند تا دهها هزار ستیزهجوی تکفیری از تمامی مناطق جهان در سوریه حضور یابند، تحریک تبلیغاتی و مذهبی برای این گروهها انجام دادند، در نتیجه در برابر یک جنگ جهانی واقعی در سوریه قرار داشتیم. به این نتیجه رسیدیم سرنوشت ما با سرنوشت برادرانمان در سوریه مرتبط است، هدف در این بحران، دولت، ارتش و مقامات سوریه است و در واقع پیگیری چنین هدفی یعنی ما نیز در کنار آنان مورد هدف قرار داریم پس باید در دفاع هم نقش مساوی ایفا کنیم.
ما با توافق و هماهنگی مقامات و دولت سوریه به صورت تدریجی وارد قضیه به همین منظور وقتی برخی در بعد حقوقی یا شرعی پیگیر مداخلهی ما میشوند، میگوییم ما با موافقت دولت سوریه وارد این کشور شدهایم تا با طرح خطرناکی که برای این کشور در نظر گرفته شد، مقابله کنیم. به خواست خدای(عز و جل)، پایداری مقامات سوریه، ارتش سوریه، بخش زیادی از مردم سوریه و حمایتهایی که از طرف هم پیمانان سوریه اعم از جمهوری اسلامی ایران و روسیه انجام شد، موثر واقع شد، حضور ما نیز به میزان وزنمان موثر بود البته روسیه از حدود یک و نیم سال قبل در سوریه حضور نظامی کرد اما قبل از آن حمایت سیاسی و لجستیکی داشت. در هر حال ما این نبرد را وظیفه خود دانستیم و آن را به عنوان دفاع از مقاومت و محور مقاومت دانستیم، اگر سوریه سقوط میکرد تمامی منطقه به دست داعش، جبههی النصره و گروههای تکفیری میافتاد و این همان چیزی است که دولت آمریکا برای رسیدن به آن داعش را ایجاد کرد چنانچه پیش از این گروه، القاعده را ایجاد کرده بود. همانگونه که بعدها القاعده از تسلط آمریکا خارج شد داعش نیز در حال حاضر از تسلط آمریکا خارج و به تهدیدی برای همگان تبدیل شده است. هر روزی که میگذرد به این نکته که تصمیم و تدبیرمان در این زمنیه درست و در زمان مناسب بوده است، بیشتر پی میبریم.
غرقی: با توجه به تحولات میدانی در سوریه و مذاکرات صلحی که در خارج از سوریه برگزار میشود، آیندهی سوریه را چطور ارزیابی میکنید؟
سید حسن نصرالله: نتیجهی تمامی تحولات و جانفشانیهایی که در سوریه حاصل شد ما را به این باور میرساند که از مرحلهی خطرناک یعنی مرحلهی براندازی نظام و دولت، براندازی رهبران سیاسی و انهدام و انحلال ارتش سوریه گذر کردهایم در نتیجه سوریه از مرحله بسیار خطرناکی در تاریخ درگیری هایش عبور کرده است. در حال حاضر در سوریه بخش زیادی از شهرها و آبادیها در تسلط دولت قرار دارد و امنیت در آنها برقرار است و زندگی در این مناطق به روال طبیعی ادامه دارد. درست است که بخشهای زیادی از این کشور همچنان در دست داعش است اما بسیاری از این مناطق صحرا و خالی از سکنه هستند.
همچنین شاهد تحول در مواضع بینالمللی و منطقهای بودیم، در دیدگاه مردم حتی مردم منطقه نیز تغییراتی ایجاد شده است، دیدگاه و درکشان از اتفافات در سوریه، با آنچه که شش سال پیش در ذهنشان متفاوت است. اگر بخواهیم اوضاع میدانی را با سالهای قبل یا ماههای آغازین حوادث بسنجیم شرایط به مراتب بهتر شده است. به همین منظور میگویم طرحی که مد نظرشان بود از نظر نظامی شکست خورده است و نمیتواند محقق شود. در حال حاضر نیروهای واقعی که بتوانند با گروههای مسلح رویارویی کنند در سوریه حضور دارند. درها بیش از هر زمانی برای حل سیاسی باز شده است اما بر این باور نیستم که در آستانهی حل سیاسی بحران قرار داریم، این موضوع نیازمند زمان و همچنین نیازمند تغییر برخی باورهاست زیرا همچنان در منطقه طرفهایی هستند که معتقدند اگر راه حل سیاسی به تاخیر بیفتد میتوانند دستاوردهای بهتری داشته باشند، اینها اشتباه میکنند زیرا معتقدم این فرصتها به سود دولت و مقامات در سوریه است.
غرقی: بعضی از کشورهایی که از تروریستها حمایت میکردند در حال حاضر جزئی از پروسهی مذاکرات صلح هستند، مثل ترکیه، آیا مشارکت دادن این کشورها در مذاکرات صلح تشویق حامیان تروریستها نیست؟
سید حسن نصرالله: درست است میتوان چنین تعبیری داشت اما واقعیت این است که وقتی به دنبال راه حل سیاسی در سوریه هستید یا در پی تضمینهایی برای توقف درگیری در این کشور هستید باید کشورهای حامی چنین گروههایی را وارد کار کنید و یکی از این کشورها ترکیه است. حضور ترکیه در مذاکرات کمک میکند تا توقف درگیریها در سوریه، توقفی حقیقی باشد. واقعیت این است که ترکیه سالها از این گروهها و حتی داعش قویا حمایت میکرد اما ما در پی گشودن درهای محاکمه و صدور احکام قضایی در سوریه نیستیم بلکه در پی التیام این زخم بزرگ، پایان دادن به این بحران و بستن این پرونده هستیم حتی اگر این کار به گفتگو و دیدار با کشورهایی نیاز داشته باشد که با تمامی امکانات از این گروههای تروریستی حمایت کردند و همچنان حمایت میکنند.
غرقی: قبلا محور مقاومت شامل ایران، سوریه، فلسطین و به نوعی حزب الله بود، اما الان عراق و شاید هم یمن به این محور پیوستهاند، این یعنی گسترش محور مقاومت در منطقه. طبیعی است که کشورهای مخالف این محور احساس نگرانی کنند، پاسخ شما برای رفع نگرانی آنها چیست و شما عمدتا دنبال چه هدفی هستید و میخواهید محور مقاومت نماد چه چیزی در منطقه باشد؟
سید حسن نصرالله: اولا این کشورها، این تشکیلات و یا این نظامهایی که از محور مقاومت هراس دارند، هراسشان بدون دلیل است مگر اینکه بخواهند از اسرائیل، طرح صهیونیستی و طرح آمریکا در منطقه دفاع کنند زیرا محور مقاومت هیچ فردی را هدف قرار نمیدهد، موضوع اساسی برای محور مقاومت و تمامی جنبشهای مقاومتْ قدس و آزادی فلسطین است، اوضاع داخلی دیگر کشورها به ما ارتباطی ندارد، در هر کشوری مردم آن کشور سرنوشت خودشان را مشخص میکنند و برای دولت، نظام و کشورشان تصمیم گیری میکنند اما نکتهای که در این روزها و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی، و از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، مورد توجه است اینکه کشورهایی مثل عربستان پرچم عداوت با جمهوری اسلامی را بلند کردند، عربستان با شاه و نظام شاه دوستی عمیقی داشت. در واقع مشکل آنها با جنبشهای مقاومت و با جمهوری اسلامی و با کشورهایی است که به این محور مرتبطند و کشورهایی خارج از اراده و خارج از طرح آمریکا به شمار میآیند زیرا حاکمان کشورهای مورد نظر، خدمتگزاران آمریکا هستند و همین امر مشکل واقعی است و مشکل دیگری در میان نیست. در هر حال ما همواره آنان را به گفتگو، همکاری، تفاهم، دیدار و مذاکره برای رفع نگرانیها و تبیین حقایق فراخواندهایم اما چه کسی درها را برای شکل گرفتن چنین گفتگوهایی بسته است؟ سالهاست جمهوری اسلامی به عنوان محور اساسی در محور مقاومت میگوید حاضر است با عربستان و دیگر کشورهایی که از گسترش محور مقاومت هراس دارند وارد مذاکره شود اما عربستان از این مذاکره طفره میرود زیرا کشور ضعیفی است و منطق و برهانی را با خود ندارد، زیرا این کشور در پی ایفای نقشی است که دولت آمریکا برایش ترسیم کرده است، به همین منظور معتقدیم منطق و حجتی برای نگرانیهایی که بیان میکنند حتی منطقی برای نگرانیهایشان در یمن وجود ندارد، برادرانمان در انصارالله و دیگر گروههای سیاسی در یمن همواره میگویند برای حل سیاسی و مذاکره با عربستانی که دو سال است علیه این کشور جنگی را آغاز و یمن را ویران کرده است آمادهاند. در عراق و سوریه نیز چنین است، همواره بشار اسد از آمادگیش برای گفتگو و رسیدن به راه حلهای سیاسی میگوید، ما در پی گفتگو و حل سیاسی در منطقه هستیم اما طرفهای دیگر شب و روز برای ویرانگری کشورها، ارتشها و ملتهایمان تلاش میکنند.
غرقی: راهبرد و استراتژی محور مقاومت را چه کسی تعیین میکند و این محور میخواهد به کجا برسد؟
سید حسن نصرالله: در محور مقاومت دیدارها و مشاورهها دائمی است، جمهوری اسلامی قلب این محور شمرده میشود و موقعیت مرکزی و حامی اساسی اعضای این محور اعم از کشورها، جنبشها و مردمانشان است. جمهوری اسلامی و مقامات سوری با هم پیوسته در تماسند. همچنین جنبشهای مقاومت با هم، با جمهوری اسلامی و با سوریه در تماسند. در هر حال مبانی فکری در باب مقاومت یکی است، دیدگاه یکی است و این دیدگاه در دهها سال گذشته تقویت شده است، پیروزیها و دستاوردها تجربههای بزرگی را به وجود آورده است، همکاری و هماهنگیها وجود دارد و به همین دلیل است که شاهد انسجام بزرگی در تمامی مراحل محور مقاومت هستیم. این انسجام نتیجه ارتباطات، گفتگوها، تفاهمات و نشات گرفتن تلاشها از مبانی واحد است. تردیدی نیست که در محور مقاومت، امام و رهبرمان آیت الله خامنهای (دام ظله الشریف) نقش مرکزی و اساسی را دارد و این نکتهای که همهی آن را میپذیرند.
غرقی: روسیه اکنون هم پیمان محور مقاومت در سوریه است، آیا شما نگران نیستید که این کشور در سوریه با آمریکا معامله کند؟
سید حسن نصرالله: نمیشود گفت نگرانی داریم. تا الان موضع روسیه در تحولات سوریه موضع مناسبی بوده است. در شورای امنیت سازمان ملل متحد بارها از وتو استفاده کرد تا با طرح آمریکا مقابله کند. موضع روسیه با فشار شدید آمریکا، غرب، عربستان، ترکیه و تعداد زیادی از کشورهای عربی مواجه شد اما این کشور از موضعش عقب ننشست، موضع سیاسی این کشور در سالهای گذشته محکم و ممتاز بود. حضور نظامی این کشور در سوریه که بیش از یک سال ادامه دارد تاثیرات ممتازی در اوضاع میدانی و موازنهی قدرت نظامی در این کشور داشت و در دستاوردها و پیروزی ها سهم واقعی ایفا کرد. با توجه به رایزنی ها، مشاورهها و ارتباطات دائمی میان جمهوری اسلامی و روسیه و همچنین مقامات سوریه با روسیه، معتقدم این روند ضمانتی است تا هیچ طرفی به صورت انفرادی به سمت حل سیاسی ای که میتواند نامناسب باشد نرود.
در حال حاضر ما نگران نیستیم، از نگاه ما ارتباط میان مقامات روسیه و دولت آمریکا تا زمانی که جمهوری اسلامی و سوریه در جریان این روند قرار دارند عادی و طبیعی است. در هر حال دوست دارم بگویم هیچ کسی نمیتواند راه حل را به دیگری دیکته کند. در سوریه نیز اراده و موضعی سخت و محکم وجود دارد و کسی نمیتواند راه حلی را بر این کشور تحمیل کند که کشور، مردم و مقامات سوریه نمیخواهند. در هر حال در این موضوع نقش سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی، نقش مرکزی و محوری است.
غرقی: روسیه در عین حالی که با ایران و سوریه هم پیمان به شمار میرود ارتباطات نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد و رژیم صهیونیستی هم از مخالفان سرسخت محور مقاومت است این تضاد چگونه حل میشود و آیا همکاری روسیه با محور مقاومت با توجه به اینکه ارتباطات نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد خللی در محور مقاومت ایجاد نمیکند؟
سید حسن نصرالله: در واقع برخی در منطقه در برهه ای از زمان، روسیه را جزئی از محور مقاومت قلمداد کردند اما باید گفت اولا روسیه خود را اینگونه نمیداند، یعنی روسیه به صورت جدا و محور مقاومت به صورت جدا وجود دارند اما تلاقی بین روسیه و محور مقاومت در برخی عرصهها و مسائل وجود دارد از جمله سوریه. اما در مناطق دیگر اختلاف وجود دارد به عنوان مثال در یمن. موضع روسیه در خصوص تجاوز آمریکایی سعودی به یمن سازگار یا همراه با موضع محور مقاومت نیست. روسیه به عنوان یک کشور بزرگ، روابط و تماسهای گسترده ای دارد از جمله با اسرائیل، ما در کنار روسیه با اسرائیل مبارزه نمیکنیم، زمانی که با اسرائیل مبارزه میکنیم به تنهایی این کار را انجام میدهیم اما در سوریه تلاقی و نزدیکی منافع و دیدگاه و موضع مشترک در خصوص حوادث این کشور وجود دارد. بنابراین ارتباط ما در سوریه ضرورتا به معنای ارتباط ما در مناطق دیگر نیست و شاید برعکس این باشد.
غرقی: اقداماتی که داعش و گروههای افراطی در سوریه انجام میدهند عمدتا در جهت اهداف رژیم صهیونیستی است و به نظر میرسد دقیقا این مجموعه گروههای تروریستی ساخته و پرداختهی رژیم صهیونیستی هستند، نظر شما در این خصوص چیست؟
سید حسن نصرالله: در این خصوص باید دقیق باشیم، مثلا در حال حاضر به مدت یک سال است که در انتخابات آمریکا ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا در رقابت انتخاباتی همواره میگفت دولت اوباما داعش را ساخت و داعش را به وجود آورد، اوباما و هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق و دولت آمریکا را به این اقدام متهم میکرد. ما اظهارات علنی مسئولان آمریکایی را داریم و درخصوص اطلاعات محرمانه صحبت نمیکنیم، مسئولان نظامی، ژنرالهای آمریکایی و مسئولان امنیتی بلندپایه و مسئولان سیاسی بلندپایه اعتراف میکنند که دولت آمریکا داعش را برای حمله به مقاومت و جنبشهای مقاومت و محور مقاومت و تهدید حزب الله ساخته است و به خصوص از حزب الله نام میبرند.
امروز رئیس جمهور اردوغان به خاطر اینکه با داعش اختلاف پیدا کرده است و کمک بهتر آمریکا را در شهر الباب و مناطق دیگر انتظار داشت چند روز و برای چندین بار آشکارا آمریکا را به حمایت از داعش از ابتدا متهم کرد. او یک فرد مطلع است و «وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا- و شاهدى از خانوادهى آن زن شهادت داد. (یوسف/۲۶)» چرا که از بزرگترین حامیان داعش بود و آقای اردوغان و دولت ترکیه از کسانی بودند که برای داعش تسهیلاتی را فراهم کردند. درحال حاضر مسئولان بلندپایه در ترکیه میگویند داعش ساخته آمریکا و عربستان سعودی است. همهی اطلاعات تایید میکند که آمریکا و عربستان سعودی داعش را به وجود آوردهاند. آمریکا با این طرح موافقت و تسهیلاتی فراهم کرد و به گروهی از کشورها موافقت خود را برای ارائهی کمک در این خصوص ابلاغ کرد.
طرح و حامی مالی و تدارکاتی و فرماندهان بلندپایه همهی از عربستان سعودی هستند و این کشور حمایت مالی را ارائه و دهها هزار نفر را روانه کرد. کشورهای غربی و ترکیه نیز امکان آن را فراهم کردند. در اینجا آنچه داعش انجام میدهد و آنچه آمریکا و عربستان سعودی در واقع میخواهند در جهت منافع اسرائیل است.
در ابتدا ما نمیگوییم که اسرائیل آمد و داعش را به وجود آورد. کسی که داعش را ایجاد کرد ارباب اسرائیل یعنی آمریکا بود. کسی که داعش را به وجود آورد کسی است که دهها سال در جهت منافع اسرائیل فعالیت کرده و آن رژیم سعودی است. داعش و غیر داعش یعنی جبههی النصره و دیگر گروههای مسلح روانه میدان شدند اما درحال حاضر اسرائیل چندین سال است که زخمیهای گروههای مسلح را در بیمارستانهای خود میپذیرد. درحال حاضر در درعا درگیری وجود دارد و همهی زخمیهای آنها به فلسطین اشغالی و بیمارستانهای اسرائیل منتقل میشوند. اسرائیل به آنها سلاح، مهمات و اطلاعات میدهد و در برخی موارد نیز جنگندههای خود را برای کمک به گروههای مسلح در مقابله با ارتش سوریه به صورت علنی روانه میدان میکند، این اقدام به صورت علنی صورت میگیرد و در شبکههای تلویزیونی پخش میشود.
بنابراین بله، همهی مدارک و اطلاعات و اعترافات تایید و تاکید میکند که گروههای تکفیری در سوریه ارتباطات واقعی دارند و شکل دهنده اصلی آن آمریکا و عربستان سعودی است و کمکهای آشکاری از اسرائیل دریافت میکنند بلکه در هفتههای گذشته به سطحی رسیده است که سران موسوم به معارضان سوریه به فلسطین اشغالی رفتند و سخنرانی و در نشستهای اسرائیلی شرکت کردند و حتی آمادگی دارند در مقابل خدماتی که اسرائیل به این گروههای مسلح در سوریه ارائه میکند از سرزمین جولان چشمپوشی کنند. این از مسائل واضحی است که تردیدی در آن وجود ندارد و ما معتقدیم هر روز بیش از پیش اسناد و مدارکی که این مسئله را تایید میکند رو میشود.
غرقی: در حال حاضر کشورهای غربی و ترکیه تلاش میکنند در شمال سوریه منطقه امن هوایی ایجاد کنند فکر میکنید هدف آنها چیست؟
سید حسن نصرالله: حمایت از گروههای مسلح. تامین پوشش هوایی برای گروههای مسلح تا منطقهی امنی برای اردوگاهها، آموزش نیروهای خود، تمرینها و نیروهای خود داشته باشند تا حملات خود را از آنجا به مناطق دولت سوریه آغاز کنند. ادعای اینکه منطقه امن با هدف حمایت از غیرنظامیان سوریه ایجاد میشود ادعایی دروغین است و ما تجربهی مناطق امن را در بسیاری از کشورهای جهان شاهد بودیم و نتایج آن فاجعه بار بود و تنشها و خشونتها را تشدید کرد و به هیچ وجه آنها را کاهش نداد.
غرقی: شنیده شده است که آمریکاییها قصد دارند در سوریه نیروی زمینی وارد کنند فکر میکنید که این اقدام چه تاثیری در معادلات نظامی سوریه میتواند داشته باشد؟
سید حسن نصرالله: تردیدی وجود ندارد که این کار بر شدت درگیریها در داخل سوریه خواهد افزود. این اقدام پیچیدگی بیشتری به سوریه وارد خواهد کرد و اوضاع بیش از پیش پیچیده خواهد شد. برای من هنوز روشن نشده است که آیا این مسئله جدی است یا نه؟ در هر حال ترامپ پس از همهی اظهاراتی که دربارهی داعش بیان کرد به چیزی نیاز دارد تا صداقت خود را در مقابله با داعش ثابت کند و شاید این دلیل این اقدام باشد. در سالهای گذشته به اصطلاح ائتلاف کشورهایی که آمریکا فرماندهی آن را برعهده دارد هیچ اقدام واقعی و جدی در مقابله با داعش به ویژه در سوریه انجام نداده است چه در خصوص حملات هوایی و چه در درگیریهای میدانی یا حمایت از گروههایی که با داعش میجنگند. اما آوردن نیروهای آمریکایی به سوریه شاید برای این باشد که میخواهند نشان دهند ما با داعش مبارزه میکنیم و تقریبا به فیلمهای هالیوودی آمریکا شباهت دارد زمانی که پلیس دیر به صحنه میرسد تا پیروزی را به نام خود ثبت کند.
درحال حاضر گروههای تکفیری در سوریه در دور شکست قرار دارند و آمریکاییها میخواهند پس از آنکه سالهای طولانی از این گروهها حمایت کردند در پیروزی برابر این گروهها شریک باشند. اما پس از شکست داعش و جبههی النصره، حضور نیروهای آمریکایی در خاک سوریه خطرناکی و پیچیدگی اوضاع را بیشتر خواهد کرد چرا که ما مشخصا نمیدانیم که روند سیاسی که دولت آمریکا در مرحلهی آینده در خصوص سوریه انتخاب خواهد کرد چیست.
غرقی: رژیم صهیونیستی گفته است که اگر آتشبس در سوریه برقرار شود حزب الله مجددا تهدیدی برای این رژیم خواهد بود، شما برای اسرائیل تهدید هستید؟
سید حسن نصرالله: این سوال به اصلاح نیاز دارد. معمولا میدانید که اسرائیلیها همواره میگویند ایران تهدیدی برای اسرائیل است. حزب الله تهدید است، جنبشهای مقاومت اسلامی فلسطین از جمله حماس و جهاد و دیگر گروههای فلسطینی تهدیدی برای اسرائیل هستند. درست این است که بگوییم اسرائیل تهدید است. اسرائیل تهدیدی برای مردم فلسطین، لبنان، سوریه، ایران و همهی کشورها و ملتهای منطقه و تهدیدی برای امنیت و صلح در منطقه است، اسرائیل تهدید است و ما با این تهدید مقابله میکنیم. ما برابر این تهدید ایستاده ایم. درست این است که بگوییم حزب الله یکی از نیروهای جدی و واقعی است که به طور جدی و شجاعانه برابر تهدید اسرائیل ایستاده است و به آن افتخار میکنیم.
غرقی: شما هنوز اسرائیل را تهدید جدی و دشمن جدی مردم مسلمان میدانید، همین طور است؟
سید حسن نصرالله: بله.
غرقی: چرا؟
سید حسن نصرالله: برای اینکه اسرائیل اولا همچنان سرزمین فلسطین و قدس را اشغال کرده است، همچنان بر مقدسات اسلامی و مسیحی سیطره دارد، همچنان روزانه به مردم فلسطین حمله میکند. اصل وجود دولت اسرائیل و رژیم اسرائیل با همهی معیارها و شاخصهای عقلی، قانونی، دینی، حقوقی و تاریخی و اخلاقی، موجودیتی تروریستی و غیرقانونی است. برای اینکه برابر یک تروریسم قرار داریم که به اقدامات تروریستی دست میزند و بر اساس اشغال سرزمین دیگران و غصب داراییهای دیگران ایجاد شده است و به کشتار اقدام میکند، کاری که داعش درحال حاضر انجام میدهد ادامهی اقدامات صهیونیستها است که قبل و بعد از سال ۱۹۴۸ مرتکب شدند. بنابراین زمانی که جهان به این اجماع میرسد که باید با تروریسم مبارزه کند و به شکل قاطع برابر تروریستها بایستد مهمترین مصداق تروریسم و دولت تروریستی در حال حاضر آن چیزی است که دولت اسرائیل نامیده میشود و رژیم صهیونیستی است.
غرقی: اگر رژیم صهیونیستی مشکلات خود را با فلسطین حل کند آیا هنوز هم از نظر شما به عنوان دشمن تلقی میشود؟
سید حسن نصرالله: این مسئله واقعیت و ماهیت آن را تغییر نمیدهد و تروریستی، غاصب و اشغالگر مقدسات باقی میماند. این سوال یک فرضیه بسیار دور از دسترس به شمار میرود. درحال حاضر پس از سفر نتنیاهو به واشنگتن و دیدارش با ترامپ، حتی یکی از اصولی که روند مذاکراتی و سیاسی بر آن استوار بود و آن پیدا کردن راهی برای تشکیل دو کشور مستقل بود، از بین رفت و به طور کلی کنار گذاشته شد. بنابراین، این فرضیه یک احتمال بسیار بعید و دور از دسترس است. من معتقدم بیشتر مردم فلسطین نمیتوانند بپذیرند که روزی بیاید که تسلیم اسرائیل شوند و یا اسرائیل و اقداماتی را که انجام میدهد شامل اشغالگری و سیطره آن را به رسمیت بشناسند، این به هیچ وجه مطرح نخواهد بود.
غرقی: بحث رد شدن تشکیل دو دولت را مطرح کردید که این روزها مطرح است، فکر میکنید طرح این مسئله یعنی این همهی در طی چند دهه گذشته مذاکرات به اصطلاح صلح برگزار شد که دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی را قبول کنند و الان این طرح رد شده است فکر میکنید این مسئله چه تاثیری بر معادلات فلسطین میگذارد؟
سید حسن نصرالله: این مسئله آثار مهمی بر اوضاع فلسطین خواهد داشت. اولا باید بگوییم در منطق اسرائیل به هیچ وجه طرح دو کشور وجود نداشته است، به هیچ وجه. اسرائیلیها دو دسته هستند. دستهی اول مخالفت خود را با طرح تشکیل دو کشور اظهار و آشکارا بیان میکنند از جمله نتنیاهو و حزب لیکود و معمولا راستگراهای اسرائیلی. دسته دیگر میگویند کشوری فلسطینی را میپذیرند اما این را از روی نفاق میگویند تا وقت کشی کنند و زمانی که میگویید بسیار خوب، کشور فلسطینی که آن را میپذیرید چگونه است؟ دربارهی کشور پراکنده فلسطینی سخن میگویند که هیچ وحدت جغرافیایی ندارد، مرز ندارد، بندر، فرودگاه و حاکمیت هوایی، دریایی و حاکمیت بر مرز خود را ندارد، یعنی اصلا کشور نیست. در واقع زمانی که میگویند کشور فلسطینی را میپذیرند و در مذاکرات میگویند به فلسطینیها یک کشور فلسطینی میدهند، به فلسطینیها و جهان دروغ میگویند و آنها را مسخره کردهاند.
من معتقدم از مهمترین نتایج کنار گذاشتن گزینه تشکیل دو کشور این است که بازی دروغین و نفاق اسرائیلیها برابر فلسطینیها به پایان رسید و همچنین بازی نیرنگ و فریبکاری بعضی از نظامهای رسمی عربی به پایان رسید. طبعا آنها به دروغ تشکیل دو کشور نیاز داشتند تا فلسطینیها را مرحله به مرحله جلو ببرند، یعنی فلسطینیها باید از سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ صرف نظر کنند تا به آنها بگویند به شما کشوری در مرزهای سال ۱۹۶۷ میدهیم. پس از آن به سرزمینهای سال ۱۹۶۷ میآییم و به آنها میگوییم قدس جزء این راه حل نیست و بخشهای فلان در کرانهی باختری جزء این راه حل نیست، مرزهای اردن همانطور که نتنیاهو در نشست خبری گفت جزء این راه حل نیست، پس دیگر چی باقی میماند؟ آنها را مرحله به مرحله پیش بردند و در نهایت به هدف نهایی رسیدند.
من میگویم از سالها پیش و از همان ابتدای معاهدهی اسلو، آنچه اسرائیل و آمریکا پذیرفتند این است که غزه را به فلسطینیها بدهند چرا که باری بر دوش اسرائیل است و خودشان این را گفته اند و امیدوارند از شر آن خلاص شوند. شیمون پرز گفته بود من امیدوارم روزی نجات پیدا کنیم و در اخبار بشنویم که غزه در دریا غرق شده است، یعنی تا این حد از غزه بدشان میآید و حاضرند از آن خلاص شوند. کرانهی باختری را تکه تکه و بر آن سیطره پیدا میکنند و حداکثر چیزی که میخواهند خودمختاری اداری محدود برای فلسطینیها در کرانهی باختری است اما نه اینکه کشور فلسطینی وجود داشته باشد. این مسئله فلسطینیها را برابر گزینهها و مسیرهای روشن قرار میدهد، دیگر چه راهی برابر فلسطینیها باقی میماند؟ تنها مسیر مقاومت و گزینهی مقاومت و بازگشت به محور مقاومت برابر کسانی که از آن دور بودند یا در آن تردید داشتند به عنوان تضمین کنندهی واقعی حق مردم فلسطین باقی میماند و کسانی که در رژیمهای عربی سالها به مردم فلسطین دروغ گفتند آنها را به این مرحله رساندند.
من شخصا معتقدم اعلام کنار گذاشته شدن راه حل تشکیل دو کشور، نکتهای مثبت به شمار میرود به این معنا که به مراحل نفاق پایان داد و همهی ما و مردم فلسطین را برابر راه و گزینهی روشنی که باید انتخاب کنیم قرار داد.
غرقی: اصولا نگاه شما به مسئله فلسطین بیشتر سیاسی است یا ایدئولوژیک؟
سید حسن نصرالله: نه، موضع ما موضعی عقیدتی، دینی، شرعی، حقوقی، عقلی، اخلاقی و پس از آن سیاسی است چرا که فلسطین از نهر تا بحر، سرزمینی برای مردم فلسطین است و مقدسات موجود در آن مقدسات همهی مسلمانان و همهی مسیحیان است. بنابراین زمانی که گروههایی که از سراسر جهان جمع شده اند از لهستان، آلمان، فرانسه، آرژانتین، برزیل، آمریکا، کانادا، روسیه، و اتیوپی میآیند تا سرزمین دیگران را اشغال کنند، باطل با گذشت زمان به حق تبدیل نمیشود، یعنی اگر شخصی با زور سلاح بیاید و به خانه شما حمله کند و سرزمین شما را بگیرد و شما را از خانهی خودتان بیرون کند پس از ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال آیا خانهی شما ملک او میشود یا ملک شما باقی میماند؟ ادیان آسمانی، منطق، قانون، شرع و اخلاق میگوید خانهی شما هنوز ملک شما است و این حق شماست که هر زمان آن را پس بگیرید. بنابراین موضع ما در واقع موضعی عقیدتی، دینی، حقوقی، قانونی و اخلاقی است و موضعی سیاسی نیست.
غرقی: اگر موضع اعتقادی شما اولویت دارد باید در مقابل تمام مسلمانها برابر باشد مثلا مسلمانانی که الان در برمه هستند تحت فشار بوداییها هستند چرا به آنها کمک نمیکنید؟
سید حسن نصرالله: ما موضع رسانهای و موضع سیاسی مناسب اتخاذ میکنیم اما شما میدانید که در محدودهی عملی، انسان بر اساس توان و امکانات خود مکلف است، طبیعتا مسئله فلسطین برای ما متفاوت است چرا که ما در لبنان هستیم، اگر ما از مسلمانان برمه یا بنگلادش یا مسلمانان مالزی یا کشورهای اطراف برمه بودیم دشمنی کاملا متفاوت داشتیم. اما ما بسیار دور هستیم و یک کشور نیستیم و نفوذ و توان فشار مناسب را نداریم، علاوه بر این مسائل زیادی در جهان اسلام وجود دارد اما ما بر اساس توانمندیها و حضور جغرافیایی خودمان میتوانیم تاثیرگذار باشیم. در اینجا فلسطین با دیگر نقاط تفاوت دارد چرا که ما در واقع در مرز هستیم در مرز فلسطین و همسایگی آن هستیم و مسئولیت ما متفاوت میشود.
غرقی: شنیده شده است که رژیم صهیونیستی قصد دارد مجددا جنگ دیگری را علیه لبنان آغاز کند، شنیدن این خبر برای شما نگران کننده نیست؟
سید حسن نصرالله: نه ما همواره در این فضا قرار داریم، از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ لبنان همواره در دایره خطر و تهدید قرار داشته است و اسرائیل از سال ۱۹۴۸ هر ماه و هر سال و در هر دو سال لبنان را به جنگ تهدید کرده است. آنچه درحال حاضر تفاوت کرده این است که در گذشته لبنان میترسید و اسرائیل بود که تهدید میکرد اما درحال حاضر اوضاع فرق کرده است، امروز همانگونه که لبنانیها از جنگ میترسند اسرائیلیها نیز از جنگ میترسند، دیگر جنگ به گونهای نیست که یک طرف مشخص بر آن کنترل داشته باشد. پیروزیهای مقاومت پیش از سال ۲۰۰۰، پیروزی مقاومت در سال ۲۰۰۰ ، رویارویی بزرگ و پیروزی تاریخی در سال ۲۰۰۶ و توسعه توانمندیهای مقاومت نوعی توازن بازدارندگی، توازن ترس، توازن وحشت بین مقاومت و بین اسرائیل به وجود آورده است و در لبنان توازنی از طریق معادلهای که ما میگوییم ارتش، مردم و مقاومت ایجاد کرده است.
امروز لبنان از عوامل اساسی برخوردار است که در دهههای گذشته از آن برخوردار نبوده است. در نتیجه این مسئله ما را در وضعیتی اطمینان بخش قرار میدهد که اسرائیل پیش از آنکه جرات کند و تصمیم جنگ را بگیرد باید هزاران و بلکه میلیونها مسئله را مدنظر قرار دهد. و اگر تصمیم به جنگ بگیرد با رویارویی بزرگی روبرو میشود و چیزی بزرگتر از آنچه در جنگ جولای رخ داد به وقوع خواهد پیوست.
من معتقدم انشاء الله پیروزی بعدی در هر جنگی که دشمن اسرائیلی به لبنان تحمیل کند بسیار بزرگتر از پیروزی جنگ جولای خواهد بود. ما نگران نیستیم ما همواره آمادهایم و آمادگی داریم و از اسرائیل نمیترسیم و اسرائیل ما را نگران نمیکند و نمیترساند، ما مدتها پیش از این مرحله عبور کرده ایم، در حال حاضر ما آنها را میترسانیم و نگران میکنیم. ما هستیم که آنها را به وحشت انداختهایم. همیشه لبنان به شورای امنیت شکایت میکرد اما درحال حاضر اسرائیل بر ضد لبنان به شورای امنیت سازمان ملل شکایت میکند. در هر حال ما برای هر تهدیدی که کشور ما با آن مواجه شود آمادگی داریم.
غرقی: شما اعلام کردید که اگر اسرائیل بار دیگر به لبنان حمله کند شما خطوط قرمزی برای مقابله به مثل نخواهید داشت، این به چه معناست؟
سید حسن نصرالله: یعنی ما در جنگ سابق به خطوط قرمز پایبند بودیم یعنی به عنوان مثال زمانی که شهرهای ما و غیرنظامیان ما را بمباران و ساختمانها را تخریب میکردند ما از اینکه مکانی مشخص را در حیفا که مخزن آمونیاک نامیده میشود هدف قرار دهیم، خودداری کردیم و به این اقدام متوسل نشدیم در حالی که هر زمان که میخواستیم میتوانستیم این کار را انجام دهیم. اماکن متعددی در فلسطین اشغالی وجود دارد که میتواند پیامدهای فاجعه باری برای رژیم اسرائیل داشته باشد، بر دولت اسرائیل، بر ارتش، بر اسرائیلیها و بر شهرک نشینان، اما از هدف قرار دادن آن خودداری کردیم. ما به دنبال جنگ نیستیم و میگوییم ما در وضعیت دفاعی قرار داریم اما اگر بخواهند این جنگ را به لبنان تحمیل و به لبنان تجاوز کنند و میبینید که هر روز میگویند که زیربناها و شهرها و روستاها را ویران میکنیم یعنی همانگونه که تهدید میکنند کشتار و جنایات بزرگی بر ضد مردم لبنان مرتکب میشوند، در این صورت ما به هیچ خط قرمزی پایبند نخواهیم بود نه در مورد آمونیاک در حیفا و نه حتی در خصوص رآکتور هسته ای دیمونا در صحرای نقب. هر هدفی داخل فلسطین اشغالی میتواند رژیم اسرائیل را به خاک سیاه بنشاند.
غرقی: آیا شما واقعا به دیمونا حمله خواهید کرد؟
سید حسن نصرالله: ما آمادهایم این کار را انجام دهیم و شجاعت انجام آن را داریم و اگر برای مقابله با دشمن در هر جنگی در آینده نیاز به انجام این کار داشته باشیم آن را انجام خواهیم داد.
غرقی: آیا شما سلاح جدیدی به دست آوردهاید که این قدر با اعتماد به نفس اسرائیل را تهدید میکنید؟
سید حسن نصرالله: این از سؤالات رسانهای نیست، یعنی معمولا درست نیست که به این نوع سوالات پاسخ بدهیم و بگوییم سلاح جدید یا قدیمی داریم. اما اسرائیلیها به خوبی میدانند در صورتی که به کشور ما حمله کنند ما توانمندی اجرای آنچه را که میگوییم، داریم و مقاومت در این خصوص کاملا از باورپذیری برخوردار است.
غرقی: به نظر میرسد که با روی کار آمدن ترامپ به نوعی نتنیاهو هم جان گرفته و تلاش میکند جنگی را به منطقه تحمیل کند، ارزیابی شما از رفتار نتنیاهو و ترامپ در مقابل مسائل منطقه چیست؟
سید حسن نصرالله: آیا نتنیاهو میخواهد منطقه را به جنگی جدید بکشاند یا نه؟ این مسئله به بحث نیاز دارد. چرا که اسرائیل مشکلی در ورود به جنگ جدید دارد یعنی شرایط گذشته را ندارد. بله نتنیاهو امیدوار است از دولت جدید آمریکا برای ایجاد ائتلافی با برخی از کشورهای عربی موسوم به میانهرو ایجاد و آمریکا را بر ضد ایران و حزب الله و جنبشهای مقاومت تحریک کند. آمریکا را تحریک کند که بیش از پیش کشورهای متخاصم با ایران را تشویق کند. یعنی اگر به دنبال جنگ است میخواهد این جنگ بین دیگران باشد، با کشورهای عربی و آمریکاییها باشد. اما اسرائیل به خودی خود نمیتواند پیامدهای هر جنگی را تحمل کند.
غرقی: همانطور که مطلع هستید پدیدهی جدیدی به نام ترامپ در آمریکا روی کار آمده و ارتباطات نزدیکی با نتنیاهو دارد، ارزیابی شما از شخصیت ترامپ چیست؟
سید حسن نصرالله: او تاکنون شخصیت روشنی نداشته است، بر اساس آنچه خواندم و پیگیری کردم به ویژه در خصوص فیلمی که به رینگ بوکس مربوط است دیدم، معتقدم شخصیتی را نشان میدهد که شاید هر اقدام غیرمنتظرهای انجام دهد و به معنای واقعی شخصیتی نامتوازن دارد. و او تاجر است یعنی میخرد و میفروشد، از اصول یا ارزشها صحبت نمیکند و حتی به قانون پایبند نیست یعنی رئیس جمهوری است که آمادگی دارد با قوانین آمریکایی علاوه بر قوانین بین المللی نیز مخالفت کند.
در نتیجه برابر شخصیتی قرار داریم که شاید هر کاری انجام دهد و شاید هیچ کاری انجام ندهد. شاید تنها بلندگویی باشد که فریاد میزند و تهدید میکند و هیچ کاری انجام نمیدهد و شاید هر کاری انجام دهد. یعنی ما درحال حاضر برابر الگویی نا آرام قرار داریم و این اضطراب و نا آرامی را میتوانیم در خود دولت آمریکا ببینیم. یعنی او چیزی میگوید چرا که اصرار دارد شخصا از طریق توییتر در ارتباط باشد اما وزیر امور خارجه او چیز دیگری میگوید و وزیر دفاع او چیز متفاوتی میگوید. او به دنبال مشاور امنیت ملی میگردد و آنها از او فرار میکنند چرا که کار کردن با این شخصیت برای مسئولان درجه اول دولت آمریکا دشوار خواهد بود. او همواره از پیمان ناتو سخن میگوید و آن را شکست خورده و چنین و چنان میخواند پس از آن معاون رئیس جمهور مجبور میشود به مونیخ برود و وزیر دفاع مجبور میشود اظهارات متعددی بیان کنند تا به کشورهای عضو ناتو اطمینان دهند.
در نتیجه ما تا این لحظه برابر دولتی متشنج قرار داشتهایم که مواضعی بر خلاف قانون اتخاذ و از آن عقبنشینی کرده و تا این لحظه هیچ کسی نتوانسته است تصویری روشن از آیندهی آمریکا و آینده منطقه در سایهی دولت ترامپ ترسیم کند. اما به طور کلی میتوانم بگویم با وجود این دولت نا منضبط که ساختار آن تا این لحظه به خوبی مشخص نیست ، تنش داخلی در آمریکا و در عرصهی بین المللی را شاهد خواهیم بود.
غرقی: یک بار آمریکاییها پیغام آورده بودند برای شما و از شما خواسته بودند که اگر جهت سلاحتان را از سمت رژیم صهیونیستی به طرف دیگری متمایل کنید به شما امکانات سیاسی و نظامی زیادی در منطقه خواهند داد و شما رد کردید، چه کسی این پیغام را آورده بود؟
سید حسن نصرالله: این در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ یعنی پس از آزادسازی جنوب لبنان و پیروزی لبنان رخ داد و همچنین در ابتدای انتفاضهی بزرگی بود که در سرزمینهای اشغالی فلسطین آغاز شده بود. آنها میخواستند ما را از مردم فلسطین و انتفاضهی فلسطین دور کنند و به ما این چیزها را پیشنهاد کردند و پیام از طرف دیک چنی معاون رئیس جمهور آمریکا بود و شخصی آمریکایی که اصالتی لبنانی داشت و در آمریکا فعالیت میکرد و در آن زمان به گروه دیک چنی وابسته بود آن را منتقل کرد اما نمیتوانم نام او را اعلام کنم. طبعا ما آن را به طور کامل رد کردیم و گفتیم مسئلهی حمایت از مردم فلسطین از نظر ما یک وظیفه است و وسوسهها و پیشنهادهای سیاسی و مالی هر چه که باشد نمیتوانیم از این وظیفه صرف نظر کنیم و همچنین اسرائیل دشمنی است که مقدسات و سرزمین و کشور ما را اشغال و به کل منطقه تجاوز کرده است و نمیتوانیم با دشمنی که هر روز به تجاوزات خود ادامه میدهد صلح کنیم.
غرقی: شما برای رد و بدل کردن پیامها یا تهدیداتتان با آمریکاییها کانالی برای ارتباط دارید؟
سید حسن نصرالله: ما کانال ارتباطی نداریم. ما چیزی به آنها نمیرسانیم و از آنها چیزی نمیخواهیم اما آنها اگر بخواهند پیامی به ما برسانند شخصیتهای سیاسی و رسانه ای لبنانی یا عربی یا خارجی وجود دارد که با ما ارتباط دارند و دوست ما هستند و آنها از این نوع شخصیتها یا دوستان برای رساندن پیام خود به ما استفاده و از همین طریق پاسخ مناسب را دریافت میکنند.
غرقی: برگردیم به مسئله فلسطین، رابطهی شما با تشکیلات خودگردان و گروههای فلسطینی چطور است؟
سید حسن نصرالله: ما با همهی گروهها و جنبشها و احزاب فلسطینی رابطه داریم، طبعا این رابطه با همهی آنها در یک سطح نیست اما با هیچ کس حتی با طرفی که با او در خصوص رویکرد و مسیر سیاسی اختلاف داریم، قطع رابطه نکردیم و به شدت تمایل داریم روابطمان با همهی در جهت منافع فلسطینی خوب باشد.
غرقی: قرار است کنفرانسی تحت عنوان کنفرانس فلسطین در تهران برگزار شود. فکر میکنید که برگزاری اینگونه کنفرانسها تا چه حد میتواند مسیر مبارزه مردم فلسطین را اصلاح یا آن را تقویت کند؟
سید حسن نصرالله: طبعاً برگزاری این کنفرانس در تهران، به ویژه در شرایط کنونی، [اهمیت بسیاری دارد] باید موضوعاتی را مد نظر داشت که شامل روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و تحولات فلسطین و بن بست به وجود آمده در مذاکرات و تحولات جاری در منطقه و رها کردن فلسطین از جانب اکثر کشورهای عربی و اسلامی و فراموشی فلسطین در سطح جهان است.
این موضوع حقیقت دارد که فلسطین در سطح جهان رها شده است. هیچ کس در جهان اقدامی برای فلسطین نمیکند. دولت دشمن هر روز مشغول کشتار و دستگیری و ویرانگری خانهها و یهودیسازی قدس و یهودیسازی کرانهی باختری و تخریب کل اراضی و تخریب مزارع و کشتزارهای فلسطینیها و کوچاندن آنها از اراضی فلسطین به اماکن دیگر جهان است و جهان در سکوت به سر میبرد و حتی یک کلمه سخن نمیگوید.
در چنین فضایی برخی کشورهای عربی حتی حاضرند با اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران و ملتهای خودشان متحد شوند بنابراین طبیعی است که فلسطین رها شده است. آنها فلسطین را فروختهاند.
در این فضای مأیوس کننده و بد و دشوار و به معنای واقعی کلمه، فاجعه بار، جمهوری اسلامی ایران آمده است تا در تهران کنفرانسی برای حمایت از فلسطین و ملت فلسطین و انتفاضه برگزار کند. مهمترین نتیجه و پیام این اقدام برای ملت فلسطین آن است که شما تنها نشدهاید و کشور مهمی در منطقه و قدرتی بزرگ در منطقه به نام جمهوری اسلامی ایران به رغم تحریمها و فشارها و تهدیدها و خصوصاً رویدادهای اخیر [از شما حمایت میکند].
جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه فلسطین را رها نکرده و نخواهد کرد. افزون بر کسانی که از کشورها و دولتها و احزاب و افراد عادی که به این کنفرانس خواهند آمد، [نفس] برگزاری این کنفرانس، پوشش عظیم و بزرگ معنوی و سیاسی و روانی از فلسطین و ملت فلسطین خواهد بود و این موضوع مهمترین نیاز آنها در این روزهاست که احساس میکنند جهان آنها را تنها گذاشته و به آنها خیانت شده است.
هر مقاومت یا ملتی به نوعی پشتیبانی مداوم، گرچه این پشتیبانی روانی و معنوی و سیاسی باشد، نیاز دارد تا برای مقاومت و پایداری امید داشته باشد.
غرقی: مقام معظم رهبری فرمودند که در آیندهای نه چندان دور ساختارهای سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی از هم خواهد پاشید و این رژیم سقوط خواهد کرد. شما حرفی مشابه این را زدهاید. استدلال شما برای این اظهارات چیست؟
سید حسن نصرالله: اولاً این رژیم، رژیمی اشغالگر است. این موضوع مختص اسرائیلیها نیست، سنت تاریخ و تجربهی جوامع بشری نشان میدهد که هیچ نیروی اشغالگری نمیتواند تا ابد دوام بیاورد.
مدت بقای آن به ارادهی ملتهایی بستگی دارد که تحت اشغال زندگی میکنند. اگر ملتهای منطقه با این اشغالگری مخالف باشند این اشغالگری پایان خواهد یافت.
امروز میان مواضع حکام و ملتها تفاوت بسیاری وجود دارد. ملتهای ما با این رژیم و با به رسمیت شناختن آن، و با سازش کردن با آن مخالفند. دو نمونه را میتوان نشان داد. صلح اسرائیل و مصر. صلح میان دو دولت. آیا اسرائیل با پشتیبانی آمریکا یا خود اوباما یا دولتهایی که طی سالیان گذشته در مصر حضور داشته اند، توانستهاند ملت مصر را به سازش با اسرائیل متقاعد سازند؟
اردن نیز همین گونه است. ملت اردن قاطعانه با هرگونه سازش با اسرائیل مخالفند. بنابراین ملتهای منطقه اسرائیل را نخواهند پذیرفت و با آن سازش نخواهند کرد و موجودیت اسرائیل همواره عجیب خواهد بود و همواره رژیمی اشغالگر و غاصب و باطل به شمار خواهد آمد.
نکتهی دیگر این است که قدرت اسرائیل در حال ضعیف شدن و فروکش کردن است. حتی نتنیاهو گفته است که در میان مردم اسرائیل، ایمان به صهیونیسم اکنون در بدترین حالت است. در منطقه دربارهی چهره ارتش اسرائیل گفته میشود... در کل جهان گفته میشود که ارتشها برای حکومتها [کشورها] ساخته میشوند. اما در اسرائیل یعنی در فلسطین اشغالی برای ارتش، حکومت ساخته شده است. زیرا اسرائیل در واقع یک پادگان نظامی در خط مقدم است که در گذشته برای انگلیس و پس از آن برای آمریکاست و به ایفای وظایفی میپردازد که برای آن تعیین شده است.
ارتش اسرائیل ستون و عامل بقای اسرائیل است و اگر اوضاع آن را با سالها و دهههای گذشته مقایسه کنیم میبینیم که از نظر روحیه و اعتماد به نفس و اعتماد ژنرالها به سربازان و اعتماد سربازان به ژنرالها و اعتماد مردم به ارتش و اعتماد دولت به آن، سستتر و ضعیفتر شده است.
اکنون یکی از مهم ترین مشکلات اسرائیل این است که شاید بتواند جوانانی را بیابد که در بخشهای کنترل از راه دور یا صنایع نظامی یا خدمات غیرنظامی در ارتش مشغول به کار شوند اما در جذب افراد برای جنگ در جبهه با مشکل واقعی رو به روست که این مسئله به علت شکستهای پی در پی در برابر مقاومت لبنان و فلسطین است.
اسرائیل با خودداری اسرائیلیها از پیوستن به واحدهای رزمی و یگانهای ویژه مواجه است. بنابراین نظامیان اسرائیل با ضعف مواجه هستند. جامعهی اسرائیل اکنون فاقد رهبران تاریخی است.
بن گورین و حتی شارون و حتی شیمون پرز و دیگران دیگر حضور ندارند. جامعهی اسرائیل اکنون دچار چندپارگی شده است. هیچ دولتی در اسرائیل نمیتواند یک یا دوسال بیشتر دوام بیاورد و همواره باید انتخابات زودهنگام برگزار شود.
در داخل اسرائیل درگیری سختی وجود دارد که مبنای آن مسائل نژادی و دینی و سیاسی است. فساد در جامعه و حکومت اسرائیل و میزان وقوع جرم در اسرائیل....
در رسانههای عربی و اسلامی معمولاً از این موضوعات چیزی گفته نمیشود اما کسانی که مثل حزب الله اوضاع اسرائیل را با دقت زیر نظر دارند میدانند که ما با جامعه ای مواجه هستیم که با نژادپرستی و فساد و جرم و بیاعتمادی به رهبران و بیاعتمادی به آینده و نگرانی و وحشت از درون مضمحل شده است.
چنین جامعهای نمیتواند مدت زیادی به حیات خود ادامه دهد. بنابراین مقام معظم رهبری(حفظه الله) که از ۲۵ سال سخن گفتهاند در واقع احتیاط کردهاند. من فراتر از آن به شما میگویم. اکنون اگر امریکا دچار هرگونه مشکل واقعی شود یا با مشکلات اقتصادی مواجه و ناچار شود از منطقه خارج شود، اسرائیل قادر به ادامه نخواهد بود.
اسرائیل از خودش قدرتی ندارد. اسرائیل به پشتیبانی امریکا و تسلیحات آمریکایی و وتوهای امریکا وابسته است. هرگاه پشتیبانیهای امریکا کاهش یابد اسرائیل نخواهد توانست دوام بیاورد.
من همچنین معتقدم که تحولات موجود در میان ملتها و جوامع ما و قدرت اندیشه مقاومت و اعتماد به قدرت مقاومت در دستیابی به پیروزی در آینده نزدیک تعیین کننده خواهد بود. بنابر این من نیز در ادامهی سخنان مقام معظم رهبری(حفظه الله) که البته مطلعتر و آگاهتر و در مطالعهی این رویدادها و تحولات و سنتهای تاریخی توانمندتر هستند البته به عنوان اهل این منطقه و با اتکا به شواهد میدانی و جزئیات تاکید میکنم که آینده اسرائیل اینگونه است.
غرقی: شما فکر میکنید چرا رژیم آل سعود به رژیم صهیونیستی اینقدر نزدیک شده و ارتباطات سیاسی و اقتصادی نزدیکی را برقرار کرده است؟ نوع تعاملات ما با دولت سعودی موجب شده است که سعودیها به اسرائیل نزدیک شوند یا اینکه ماهیت رژیم صهیونیستی با ماهیت رژیم آل سعود یکی است؟
سید حسن نصر الله: آنچه امروز بین عربستان سعودی و اسرائیل وجود دارد تازگی ندارد. مسئلهی جدید، برملا شدن آن است. یعنی علنی شده است. چرا که تماسهای اسرائیلی - سعودی قدیمی است و از دهها سال پیش وجود داشته است. تماسها و هماهنگیها وجود دارد در کشورهای دیگر و مناطق دیگر دیدار میکنند. هر آنچه به نفع اسرائیل است عربستان سعودی در طول دهها سال انجام داده است و هیچ چیز جدیدی در این مسئله وجود ندارد. عربستان سعودی بر ضد همهی دشمنان اسرائیل توطئه و برای محاصره و تضعیف کردن آنها تلاش کرده است.
همانطور که در ابتدای مصاحبه گفتم از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، عربستان سعودی این دشمنی را اعلام و به این دشمنی اقدام کرد و صدام حسین را تحریک کرد و به او میلیاردها دلار داد تنها به این علت که جمهوری اسلامی این موضع را دارد. بنابراین روابط و تماسها و هماهنگی بین عربستان سعودی و اسرائیل به نظر من قدیمی است اما درحال حاضر از آن پرده برداشته و اعلام شده است و این مسئله به هیچ وجه هیچ ارتباطی با دشمنی ایران و کشورهای منطقه و محور مقاومت با عربستان سعودی ندارد بلکه برعکس از طرف مقابل از ابتدا آمادگی برای گفتگو و همکاری و برادری وجود داشته است و حتی حاضر بودند از جنایات عربستان سعودی در منطقه بگذرند تا منافع بزرگ محقق شود اما عربستان سعودی همواره پشت کرده و بر این دشمنی اصرار داشته است.
غرقی: در حال حاضر، یمن در آتش جنگ میسوزد و عامل اصلی آن هم سعودیها هستند چرا جهان اسلام ساکت است؟
سید حسن نصرالله: متاسفانه آنها یعنی عربستان سعودی جهان اسلام را فریب دادند و در یمن جنگ به راه انداختند، به این بهانه که جنگ با ایران است در صورتی که اینطور نیست بلکه جنگ بازپسگیری نفوذ در یمن است چرا که مردم یمن تصمیم به آزادی و استقلال خود گرفتند و خواستند که کنترل کشورشان را خودشان در اختیار داشته باشند و روابط برادری و دوستی خود را با عربستان سعودی حفظ کردند اما سعودیها بودند که خواستند یمن وابسته و تسلیم آنها باشد و میخواهند مردم یمن برده آنها باشند. آنها اینگونه با یمن رفتار میکنند. آنها از طریق توانمندی گستردهی رسانهها این مسئله را وارونه جلوه دادند و صدها شبکهی ماهوارهای عربی و خارجی این جنگ را بر این اساس نشان دادند.
آنها پس از آن به این مسئله جنبهی فرقهای و مذهبی دادند گویی که جنگ شیعه و سنی است و حتی فراتر از آن وانمود کردند این جنگ دفاع از حرمین است و مردم یمن تهدیدی برای مکه و مدینه به شمار میروند که این از خطرناکترین و وحشتناکترین دروغهایی است که عربستان سعودی در جنگ یمن از آن استفاده کرده است. و زمانی که یمنیها با موشک بالستیک یک پادگان نزدیک جده را هدف قرار دادند سعودیها به دروغ به جهانیان گفتند هدف آنها مکه بوده است. یعنی میخواهم بگویم سطح گستردهای از فریبکاری وجود دارد و سطح گستردهای از ترغیب برخی از کشورها وجود دارد که ساکت باشند و حتی از موضع عربستان سعودی حمایت کنند و میلیاردها دلار به برخی از کشورها پرداخت شده است برای اینکه موضع سیاسی مناسبی در خصوص جنگ بر ضد یمن اتخاذ کنند.
برخی کشورها تهدید شدند که اگر موضعی در خصوص جنگ یمن اتخاذ کنند کارگران آنها را که در داخل عربستان سعودی کار میکنند اخراج خواهند کرد، از بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی کارگرانی در این کشور کار میکنند. در لبنان، دولت لبنان موضعی اتخاذ نکرد اما به عنوان مثال، حزب الله موضع خود را اعلام کرد و آنها صدها هزار لبنانی را اخراج کردند به این علت که ما موضعگیری کردیم، یک موضع سیاسی که جنگ بر ضد یمن و کشتار یمنیها و تجاوز عربستان سعودی به این کشور را محکوم کردیم.
تصور کنید که با دیگر کشورهای جهان چه رفتاری کرده است. در نتیجه عربستان سعودی بسیاری از کشورها را ترسانده و به قطع کمکهای مالی تهدید کرده است. آنها حتی سازمان ملل متحد را به محض اینکه بان کی مون، دبیرکل سابق، گزارشی را بر اساس [اطلاعات] برخی مؤسسات سازمان ملل متحد صادر و عربستان سعودی را متهم کرد که کودکان را در یمن میکشد ، به قطع همهی کمکهای مالی خود به سازمان ملل متحد تهدید کردند و سازمان ملل متحد از موضع خود بازگشت و از آنچه گفته بود صرف نظر کرد.
این واقعیت وجود دارد به این علت که امروز بسیاری از دولتها و طرفها در جهان اسلام ساکت هستند چه از طریق دریافت کمکهای مالی و چه از ترس اینکه از طرف عربستان سعودی و رسانههای سعودی تهدید شوند؛ چرا که هر کسی موضعگیری میکند میگویند وابسته به ایران است یا اگر سنی باشد میگویند شیعه شده است و او را متهم و تکفیر میکنند و بر ضد او اقداماتی را اتخاذ میکنند و برای همین متاسفانه این سکوت را شاهد هستیم و این مسئلهای ناراحت کننده است.
غرقی: شما با توجه به نفوذی که در میان شیعیان دارید آیا تا به حال به این فکر کردهاید که بتوانید میان مردم بحرین و دولت این کشور میانجیگری کنید و آشتی ملی برقرار شود؟
سید حسن نصرالله: نه، من نمیتوانم هیچ میانجیگری در این مسئله داشته باشم چرا که حکومت بحرین موضعی خصمانه در خصوص حزب الله و هر طرفی که حمایت خود را از مردم بحرین و حقوق طبیعی آنها و مطالبات مشروع آنها ابراز کرده است، دارد. حکومت بحرین به ما به چشم یک دشمن نگاه میکند نه به چشم یک میانجی. آنها اصلا میانجیگری را قبول نمیکنند یعنی آنها حاضر به گوش کردن و پذیرفتن و یا وارد شدن به گفتگوی واقعی و جدی با ملت بحرین نیستند.
من میدانم که از ابتدای حوادث در بحرین، برادرانمان در بحرین از طریق تماسها و ارتباطات و دوستیهای خود از بسیاری از کشورها درخواست کمک کردند که به عنوان میانجی دخالت کنند و برخی کشورهای خلیج فارس به عنوان میانجی دخالت کردند و ترکها خودشان دخالت کردند یعنی زمانی که آقای داوود اوغلو در آن زمان وزیر امور خارجهی ترکیه بود. کشورها و طرفهای دیگر نیز دخالت کردند. گروههای روحانیون اقدام کردند. امیر کویت شخصا دخالت کرد و هیئتی را فرستاد و تلاش کرد اوضاع را حل کند اما همواره جواب این بود که بحرینیها باید به خانههای خود بازگردند و هیچ جایی برای اصلاح در بحرین وجود ندارد و هیچ امکانی برای تحقق این مطالبات نیست.
با تاسف شدید، آل خلیفه یعنی حکامی از آل خلیفه که بر بحرین حکومت میکنند اوضاع را پیچیدهتر میکند و چیزی که این مسئله را پیچیدهتر میکند منازعه داخل این خانوده بین پادشاه و ولیعهد از یک سو و از سوی دیگر نخست وزیر است که بیش از چهل سال بر این کشور حکومت کرد.
موضوع دیگری که موجب پیچیدهتر شدن این مسئله میشود پیروی آنها از عربستان سعودی است. چگونه میتوانیم احتمال دهیم که آل خلیفه گفتگو را بپذیرد یا حاضر شود امتیاز بدهد، آیا تصمیمگیرنده هستند؟ آنها تصمیمگیرنده نیستند. صریحا میگویم همهی کسانی که تلاش کردند در بحرین میانجیگری کنند آمدند و گفتند تصمیم در منامه گرفته نمیشود بلکه در ریاض گرفته میشود. یعنی تصمیم با آل سعود است و آل سعود هر گونه راه حل سیاسی در بحرین را رد میکند. میخواهند مردم بحرین را به تسلیم شدن مجبور کنند همانگونه که هر گونه راه حل سیاسی را در یمن رد میکنند و میخواهند مردم یمن را مجبور کنند تسلیم شوند.
غرقی: با توجه به شرایطی که در بحرین وجود دارد ارزیابی شما از آیندهی بحرین چیست؟
سید حسن نصرالله: برابر مردم بحرین به جز ادامهی این مسیر راه دیگری وجود ندارد یعنی حرکتی که انجام میدهند. و در نهایت حل این مسئله به زمان نیاز دارد اما نه اوضاع جهان و نه اوضاع منطقه اینگونه باقی نخواهد ماند و در نهایت آل سعود و آل خلیفه مجبور خواهند شد به مردم بحرین گوش دهند.
غرقی: گاهی در خبرها میشنویم که آمریکا و رژیم صهیونیستی، ایران را تهدید نظامی میکنند وقتی شما این خبرها را میشنوید چه احساسی پیدا میکنید؟
سید حسن نصرالله: من معتقدم تهدید نظامی ایران یک جنگ روانی برای فشار بر رهبری، دولت، مسئولان و مردم ایران است تا امتیاز بدهند یا از اصول و ارزشهای خود عقبنشینی کنند. چرا که درحال حاضر امریکا در شرایطی قرار ندارد که به آن کمک کند به جنگ با ایران برود.
شما مجموع تعهدات ترامپ را میدانید. اگرچه نمیتوانیم به تعهدات او اعتماد کنیم اما او از رفتن ارتش برای جنگ در خارج انتقاد میکرد، حالا آیا او ارتشی برای جنگ با ایران میفرستد؟ فکر نمیکنم اوضاع کنونی امریکا و ارتش آن یا اوضاع فعلی اسرائیل و ارتش آن در سطحی از آمادگی باشد که بتوانند جنگی نظامی را بر ایران تحمیل کنند، بنابراین اینها جنگ روانی و فشار و تهدید برای گرفتن امتیاز است. طبعا به علت کاهش توان آنها و به علت بیشتر شدن قدرت ایران و قدرت دوستان ایران در منطقه است. آنها میدانند ایران تنها نیست.
خبرنگار: هم اکنون در منطقه طرح اسرائیل بزرگ به شکست کشیده شده است، از طرفی قدرت امریکا هر روز رو به افول است و محور مقاومت الحمدالله رو به گسترش است، با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد، ده سال آیندهی منطقه را چگونه میبینید؟
سید حسن نصرالله: من معتقدم گروههای تکفیری در واقع آخرین حربهی آنهاست. آخرین دستاویزی که ممکن است آمریکا و اسرائیل در منطقه به آن پناه ببرند، فتنه مذهبی است و ایجاد درگیری یا جنگی که شکل و شمایل آن سنی و شیعه باشد، این البته بحمدالله تا حد زیادی شکست خورده است و ما معتقدیم سالهای آینده، در ده سال آینده و حتی کمتر از ده سال، ما شاهد شکست سنگین و کامل جریانهای تکفیری باشیم. در همهی کشورهای عربی و اسلامی شاهد آگاهی مردم و ملتهای عربی و اسلامی برضد تکفیر و فتنه، تفرقه طایفهای و مذهبی، و شاهد نزدیکی و همبستگی مردم خواهیم بود، زیرا اصول ملتها و نیز منافع آنان، چنین چیزی را اقتضا میکند و همهی چنین تجربهی بسیار دردآوری را گذرانده اند، تجربهای که برای بسیاری دردآور بوده است، بنابر این آگاهی افزایش خواهد یافت و جماعتها و گروههای تکفیری متحمل شکستهای میدانی و نظامی خواهند شد، آخرین ورق بازی صهیونیستها و آمریکاییها، برای تضعیف جهان اسلام و کشورهای عربی، جنگ مذهبی است که فروکش کرده است و ان شاءالله پایان خواهد یافت. اوضاع جدیدی که ما شاهد آن خواهیم بود، حضور بیشتر جمهوری اسلامی و توان جمهوری اسلامی و کشورهای دوست جمهوری اسلامی و جنبشهای مقاومت بود و اسرائیل بیش از پیش ضعیف خواهد شد و من معتقدم که خط نمودار به سود محور مقاومت، ملتهای مقاومت و جنبشهای مقاومت و همهی ملتهایی که واقعا در پی این هستند که کشورهایشان مستقل و دارای استقلال باشد و برای آزادی کامل تلاش میکنند، در حال بالا رفتن است. تنها مسئله، زمان است. با در نظر گرفتن تحولات کنونی داخلی و به عبارتی اتفاقاتی که در شش سال گذشته در عراق، سوریه، لبنان، یمن، ایران و در اطراف اتفاق افتاده است که خطرناک ترین طرح که منطقه ما با آن روبه رو بوده است، شکست خورده که شبیه به معجزه است، معجزه الهی است، اسطوره است، میتوانیم منطقه را به وضع کاملا متفاوتی ببینیم. من با وجود این همه ویرانی و خرابی و حواشی بسیاری که اطراف آن است، به آینده خوشبین هستم.
غرقی: همانطور که شما در مصاحبهی اخیر و همچنین بارها اعلام کردید، به رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله خامنهای، هم علاقهی ویژهای دارید. این علاقه بیشتر سیاسی است یا اعتقادی و یا عاطفی؟
سید حسن نصرالله: در درجهی نخست، علاقهی اعتقادی، روحی و معنوی و به طور طبیعی عاطفی است و در نهایت علاقهی سیاسی به منزلهی نتیجهی آن است و من علاقهی اعتقادی خاص به رهبر انقلاب دارم و این من تنها نیستم و نمیگویم همه تا مبالغه کنم اما میگویم بسیاری از ما اعتقاد ویژهای به حضرت آیت الله خامنهای داریم و این اعتقاد از تبلیغ دوستان نیست. یعنی اینطور نیست که دوستان یا طرفداران ایرانی رهبر انقلاب، عامل آن باشند که فرضا به اینجا بیایند و با ما در مورد شخصیت او سخن بگویند و بعد به این شخصیت تعلق خاطر پیدا کنیم بلکه نتیجهی تماس مستقیم و تجربهی مستقیم است. من و برادرانمان در تماس مستقیم با حضرت رهبر هستیم. البته از زمانی که رئیس جمهور بودند، یعنی در آغاز تاسیس و تشکیل مقاومت در لبنان در سال ۱۹۸۲ در زمان حیات امام خمینی(قدس سره الشریف) و ما در آن زمان، به ایران و نزد ایشان میرفتیم و نیز خدمت رهبر انقلاب و ساعات زیادی نزد ایشان بودیم و به مسائل ما میپرداختند و این دیدارها پیوسته برگزار می شد و علاقه خاصی بود و بنابر این تجربه، ما از ایشان اوصاف ایمانی، تقوایی، دینی، اخلاقی، رهبری و شخصیتی دیدیم، به صورت آشکار و جذب ایشان شدیم و ایمان داریم که ایشان در جهان اسلام عالمتر، فقیهتر، نیرومندتر و شایستهتر برای عهدهداری این مقام یعنی مقام رهبری و پیشوایی است و ما با تجربهای که داریم، به این موضوع اعتقاد داریم و از طریق اتفاقات و حوادث و آنچه از او می شنویم و در حوادث مختلف میبینیم که او رهبری است که از طرف خدا تایید و کمک میشود، ما به چنین چیزی یقین داریم و شکی در این باره نداریم که او رهبری است که خداوند او را تایید و کمک میکند و بر همین اساس ما او را بسیار دوست داریم و او را بسیار دوست دارند و در لبنان بسیاری در دعاهایشان نمیگویند از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر بیافزا بلکه میگویند مابقی عمر ما را بگیر و به عمر رهبر بیافزا و من یکی از آنان هستم و معتقد هستیم که بقای عمر شریف او، به عنوان رهبر بزرگ، فواید و منافع بزرگی برای امت و اسلام دارد و از بقای هر کدام از ما مهمتر است.
غرقی: با توجه به مراوادتی که با ایشان داشتهاید، آیا خاطرهای یا ویژگی خاصی از ایشان در ذهن دارید؟
سید حسن نصرالله: به طور طبیعی هر کس از هر کشوری وقتی وارد ایران می شود و در برابر رهبر انقلاب اسلامی ایران مینشیند، خود را در برابر انسانی به شدت متواضع، مهربان و دوست و عاطفی و پدر، میبیند. برای مثال هنگامی که برای یک ساعت یا یک ساعت و نیم یا بیشتر یا کمتر، در برابر ایشان مینشینیم، او به سخنان ما گوش میدهد، تبسم میکند و از چشمان او دوستی را مشاهده میکنیم، دوستی به خود انسان و دوستان و برادران در مقاومت و حتی پدرانمان که ما را تربیت کرده و با ما زندگی کردهاند و استادان ما در بیست و پنج سال گذشته، اینگونه با ما تعامل و برخورد نداشتهاند، با محبت، دوستی و احترام و اکرام و عاطفه که رهبر انقلاب با ما برخورد کردهاند و این به خودی خود کافی است که ما را بدون حد و مرز جذب خود کنند.
غرقی: آمریکا و رژیم صهیونیستی تهدیدهای شما را همواره جدی میگیرند و نگرانند، این چه احساسی را در شما ایجاد میکند؟
سید حسن نصرالله: این بر ایمان ما به آنچه به آن ایمان داشتیم میافزاید، انسانی که به خداوند بزرگ ایمان دارد و بر خداوند متعال توکل میکند و به وعده خداوند مبارک اعتماد دارد و تکلیف شرعی خود را انجام میدهد و به دنبال قدرت در میان خاندان، امت و مردم خود است و نه نزد دشمن، خداوند متعال او را تقویت میکند و دشمنان را از او میترساند و این در احادیث شریف ما از پیامبر و اهل بیت آمده است، آنان به ما گفته اند. پس هنگامی که ما میبینیم اسرائیلیها تهدیدهای ما را جدی میگیرند و اطمینان دارند که بر آنچه میگوییم، توانایی داریم، این بر باور ما میافزاید، به آنچه ایمان داریم و به آنچه عمل میکنیم.
غرقی: جناب سید حسن نصرالله شما بین جوانان ایرانی و جوانان عرب منطقه محبوبیت ویژهای دارید، فکر میکنید این محبوبیت ناشی از چیست و چه پیامی برای این عزیزان دارید؟
سید حسن نصرالله: اگر چنین محبوبیتی وجود داشته باشد، من دو گونه پاسخ میدهم. من معتقدم این جوانان به من به عنوان نماینده این مقاومت نگاه میکنند، به عنوان نماینده مقاومت؛ مقاومتی که در برابر اسرائیل ایستاده است و با قدرت برای نابودی طرحهای اسرائیلی سهیم بوده است. من تصور میکنم این علت واقعی محبت آنان باشد. زمانی که جوانان به من نگاه میکنند، به یک شخص نگاه نمیکنند، یا با توجه به خصوصیات خانوادگی، بلکه به سبب وابستگی به این مقاومت و چنین مسیری و به سبب دادن شهیدان و قربانیان و رهبران شهید و ما در این روزها یاد آنان را به عنوان سالگرد رهبران شهید مقاومت، گرامی میداریم، از سید عباس موسوی تا شیخ راغب حرب تا حاج مغنیه(رحمت خدا بر همهی آنان). بنابر این چنین مسیری با همهی قربانیها و شهدا و خونها و خانوادهی شهدا و مجروحان معنی دارد و به من به عنوان نماینده آنها نگاه میشود و احترامی که برای من قائل هستند، از این بابت است، این چیزی است که من از علت آن میفهمم.
اما پیام من به جوانان، چه در ایران و چه در کشورهای عربی و اسلامی، من دوست دارم از این مناسبت استفاده کنم تا به آنان بگویم باید توکل شما به خداوند بزرگ و متعال بسیار زیاد باشد و به او اعتماد کنید، زیرا این مقاومت به یاری خدا پیروز شده است، فقط خداوند است که ما را یاری داده و پیروز کرده است، به ما توفیق داده است، به ما قدرت داده است، اعتماد و توکل به خدا باید نزد جوانان واقعا وجود داشته باشد و این شعار یا سخنان رؤیایی یا خیالی نیست، بلکه سخنانی واقعی است که ما با آن زندگی کردهایم و آن را در درگیریها، رویاروییها و جنگهایمان و فداکاریهایمان لمس کردهایم و میگوییم که خداوند ما را یاری کرده است و ما از صمیم قلب به چنین چیزی اعتقاد داریم، زیرا دستاوردهای ما موجود است و ما طبیعت مشکلات و سختیها را و نقاط ضعف و نقاط قوت را که همواره با آنها زندگی کردهایم، یا با آنها در برابر دشمن روبه رو شدهایم، به خوبی میشناسیم. این موضوع نخست.
بر همین اساس باید امید جوانان به آینده بسیار زیاد باشد، نباید بترسید، نه از ابرقدرتی آمریکاییها نه از قدرت نظامی خیالی اسرائیل، اسرائیل همواره میگفت که ارتش شکست ناپذیر است و همهی ارتشهای عربی را سال ۱۹۶۷ در شش روز شکست داد اما همین ارتش را صدها و نه هزاران نیروی مقاومت در سال ۲۰۰۰ شکست دادند، صدها جوان لبنانی مجاهد و مقاوم. بنابر این قدرت ارتش اسرائیل به خیال نزدیک است. ما از قدرت و توان بالایی برخورداریم، دشمنان ما در حدی که ما را ناتوان میبینند، قوی نیستند، بنابر این ما باید امید داشته باشیم، امید به این راه و امید به آینده این موضوع دوم است.
موضوع سوم که باید آن را بگویم این است که در این چند سال، به ویژه در سالهای اخیر، هنگامی که امت ما و محور مقاومت و موضوع فلسطین با خطرناکترین ماجراجویی روبه رو بود و جمهوری اسلامی با قدرت حاضر بود و رهبر انقلاب، امام خامنهای (دام ظله الشریف) نقش رهبری و اول را داشتند و از طریق رهبری خود، از بصیرت قوی برخوردار بودند و از آگاهی تاریخی بیسابقه، از اقدام در زمان و مکان مناسب، از شجاعت عالی در مقابله با تهدیدها و من میخواهم به ویژه به جوانان ایرانی و به همهی جوانان عربی و اسلامی بگویم، این انسان بزرگ را بشناسید، این رهبر بزرگ را، او را به خوبی بشناسید، از نعمت الهی بزرگ که در وجود شریف او تجلی پیدا کرده است استفاده کنید و او را رهبر و پیشوای خود قرار دهید و در سایهی رهبری و پیشوایی او جز عزت و پیروزی و کرامت و امنیت و سلامت و افزایش قدرت را نخواهید دید، آنچه هر انسانی به دنبال آن است.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران