بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در مراسم همیاری با انقلاب مردمی مصر
| فارسی | عربی | عکس | فیلم | فیلم | صوت |برادران و خواهران، جوانان پرارزش مصر، از راه دور، از بیروت، چگونه در پایان سخن به شما بگویم که ای کاش میتوانستیم با شما باشیم. ای کاش میتوانستیم در میدان التحریر، میادین قاهره و خیابانهای اسکندریه، اسماعیلیه، سوئز و دیگر شهرهای بزرگ مصر با شما باشیم. و من یکی از آن تجمّع کنندگان بودم. خداوند میداند بنده چه قدر دوست دارم با شما باشم تا خون و جانم را مانند هر جوان مصری برای این اهداف شریف و بلند عطا کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله رب العالمین
و الصلوة والسلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمد و علی آله الطاهرین و صحبه المنتجبین و علی جمع الانبیاء و المرسلین.
السلام علیکم جمیعا و رحمة الله و برکاته
امروز ما در حالی که هدفمان واضح است، گردآمدهایم. ما اینجا جمع شدهایم تا همبستگی و ایستادگیمان را در کنار مردم و جوانان مصر و پیش از در کنار مردم تونس و جوانان ان کشور اعلام کنیم. ولی پیش از این که به برخی مطالب ضروری برسم، چه این که بنده بسیار به فکر وقت شما و عدم تکرار آنچه سخنرانان محترم پیش از بنده که سخنان قابل توجهی نیز به عرض رساندند، هستم.
در ابتدا میخواهم از مردم تونس و اکنون از مردم مصر به خاطر تاخیر چندروزهمان در این باره عذرخواهی کنم. تاخیری که از سر تردید، حیرت و تامل نبود. ما در احزاب لبنان که چنین تاریخ مقاومتی در برابر پروژهی آمریکایی-صهیونیستی در لبنان و منطقه را دارا هستند، ممکن نیست هنگامی که درگیری میان حق و باطل و مظلوم و ظالم است ساکت بنشینیم. این تاخیر تنها به واسطهی علاقهی به شما بود و این که متهم نشوید، گرچه حالا دیگر شدید!. این چیزی بود که ما را وادار به صبر تا پایان یافتن برههی گذشته نمود. اگر این حرکت، همبستگی و این موضع پیش از این بیان میشد (اکنون از مصر صحبت میکنیم، چرا که تونس این نبرد را تا حد خوبی از سر گذرانده.) سریعا گفته میشد تحصن کنندگان میدان «التحریر» و تظاهرکنندگان شهرهای مختلف مصر را هستههای حزب الله، حماس، چنان که از هماکنون دیگر میگویند، یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شوراندهاند. و این حرکت ملی ریشهدار حقیقی سریعا تبدیل میشد به متهم به اجرای نقشهی بیگانگان.
چه این که ما تجربهای گویا از حکومت مصر داشتیم. وقتی که یکی از برادران ما، تنها یک نفر، که با تعدادی جوانان مصری و فلسطینی برای کمک به خانوداهی [دینی]مان در غزه کار میکردند، دستگیر شد. هستهی حزب الله نامید شد و متهم شد به این که برای نابودی حکومت مصر، تغییر وجههی آن و تبدیل آن به شیعه و… و… و… کار میکرده. و [خود] حجم اتهاماتی که به یک برادر وارد شد را به یاد میآورید. برادری که با تعداد کمی مصریان و فلسطینیان در کاری که ارزش لوجستیکی در حمایت از مقاومت غزه داشت، همکاری میکرد.
اما اکنون، و بنده از شما پنهان نمیکنم که ما در روزهای اول اقدام به مشاورههای گستردهای با بسیاری برادران مصریمان که در صحنه حضور داشتند کردیم و آنان نیز ما را به صبر فراخواندند. چرا که همگی میدانستند در مصر حساسیت شدیدی در این باره وجود دارد. یعنی اگر کسی در مصر متهم شود که به خارج توجه دارد، این خارج هر کجا باشد، حتی اگر حامی، همپیمان، شایسته، دوستدار، برادر و عزیز باشد یا اگر گمانی ایجاد شود که دخالتی در شان داخلی مصر صورت میگیرد، حساسیت خاصی وجود دارد. ما خواستیم رعایت این حساسیت را کردهباشیم. امروز همهچیز تمام شده است. بنده در روزهای گذشته از برخی تلویزیونهای رسمی و بعضی شخصیتهای حکومت سخنانی شنیدیم که ترسیدیم به ما نسبت دهند. ولی تمام این اتهامات در برابر اراده و اصالت حرکت مصریان از میان رفت.
ما امروز همبستگیمان را اعلام میکنیم، یکی از وجوه آن دفاع از این انقلاب، انتفاضه و حرکت مردمی تاریخی بزرگ و عظیم است و یکی از مسئولیتها در دفاع از این انقلاب تبیین وجههی حقیقی آن، چنان که تمام دادههای میدانی تایید میکنند، است. یک بار از آرزوها و خوابهایمان که انتظار آن را داریم سخن میگوییم و یک بار از نظریههایی که خود آنان را ساختهای میکنیم و یک بار هم به صحنه، میادین و خیابانها میپیوندیم، به کودکان و بزرگسالان و با آنان گفتگو میکنیم و پای صحبت آنان مینشینیم. به شعارها، اشعار، ترانهها، سخنان، تصریحات آنان و آنچه ماهوارهها، رسانهها و وسایل ارتباطی نمایش میدهند، گوش فرا میدهیم. اینچیزها در تشریح حقیقت، محتوا، شکل، طبیعت، اهداف و آرزوهای انقلاب و انتفاضههای آنها برای ما [به مراتب] تواناتر هستند. بنده در وقت موجود دوست دارم بعضی تکالیف را همچنین به نیابت شما به انجام برسانم، تا برای افکار عمومی تمام کسانی که به من گوش میدهند یا به آنان اجازهی گوش دادن به ما داده شده است، بعضی از جنبههای حقیقت این انقلاب تاریخی را تشریح کنم.
اول: ما در برابر انقلابی مردمیِ حقیقیِ مصریِ ملی هستیم. که مسلمانان و مسیحیان و جریانهای اسلامی، غیر مذهبی، ملی، قومی و فکری متنوعی در آن مشارکت میکنند و در میادین آن تمام طبقات مردم از کوچک، بزرگ، زن، مرد، سالخورده، دانشمند، اهالی فرهنگ، نخبگان، کارگران و کشاورزان وجود دارند. ولی پراهمیت و قویترین عامل در این حضور عامل جوانان است. پس ما از این زاویه در برابر انقلابی کامل هستیم.
دوم، این انقلاب نتیجهی اراده، تصمیم و عزم این مردمی است که تظاهرات میکنند، شهید و مجروح میدهند، در این آب و هوای مرطوب بیرون از خانههایشان بیتوته کردهاند و آنچه میخواهند و در حال به انجام رساندن آن هستند را بیان میکنند و میگویند میخواهند به کجا برسند و کدام حکومت پذیرفتهشدنی است و چه راه حلی در پیش خواهد گرفته شد. و این مردم دربارهی تمام آنچه میگویند، انجام میدهند و به سوی آن پیش میروند، مصمم هستند. و تمام اتهامات به پیروی از خارج، این خارج هر کجا که میخواهد باشد دوست مصر باشد یا دشمن آن، اتهاماتی است که در برابر عظمت ارادهی مردم مصر و جوانان شجاع آن باطل خواهد شد و باطل شده است. این چیزی که کمی بعد به آن اشاره خواهم کرد.
سوم: اساس، محتوا و ماهیت این انقلاب و انتفاضه. آیا این انتفاضهی نان و گرسنگی، انتفاضهی عدالت اجتماعی، انتفاضهی آزادی و دموکراسی، انتفاضهی سیاسی یا چیزی مرتبط با سیاستهای حکومتهای خارجی و موضع مصر در منطقه، امت و جهان است؟ تفسیرها و تحلیلهای بسیاری شنیدیم که همگی تلاش میکنند کارها را به محل مشخصی بکشانند. و دوستان اسرائیل و آمریکا، اهالی فرهنگ، نخبگان، سران سیاسی و رسانهها میخواهند جهان را قانع کنند که آنچه در مصر در حال رخ دادن است انقلاب نان، گرسنگی و غذاست. [اما] حقیقت را اعتصاب کنندگان میدان و میادین، شعارها، خونها، اشارهها، خشمها و موضعهایشان برای تمام جهان بازگو میکنند. که به ما میگوید، تمامی اینها هست. تمامی اینها هست. و این یعنی ما دربرابر انقلابی کامل هستیم. که در اساس، محتوا و ماهیت، انقلاب مستضفان، آزادگان، آزادیخواهان و دشمنان اهانت و ذلتی است که این کشور با تسلیم در برابر خواست آمریکا و اسرائیل به آن تن داده است. این انقلابی سیاسی، انسانی و اجتماعی است و انقلابی است در همه چیز، علیه ظلم، فساد، کشتار، گرسنگی، از میان بردن تواناییهای کشور و سیاستهای حکومت در رویارویی عرب و اسرائیل.
چهارم: از بایستههای همبستگی با انقلاب مردمی مصر پاکسازی آن از تمام اتهاماتی که میخواهند به آن بزنند، است. از بدترین تهمتهایی که از روزهای اول و همچنین در انقلاب تونس آن را شنیدیم، تهمتهایی که بعضی مغزهای متفکر جهان عربمان آن را ارائه میکردند، این بود که این انقلاب ساختهی دولت آمریکا است و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، پنتاگون و وزارت خارجهی آمریکا این جوانان را تحریک نموده، انگیزهدادهاند و شوراندهاند و کاملا با آنان همراه هستند، آنان هستند که این انقلاب را زمانبندی میکنند، جرقهی آن را زدند و [اکنون] بازی گردانی میکنند. در روز همبستگی باید بگوییم این از جانب هر عرب، مسلمانی یا انسان آزادهای در هر کجای جهان باشد، ظلمی است بزرگ. اگر در بارهی جوانان مصر و تونس چنین فکری بکند، اولا ظلمی بزرگ و عظیم مرتکب شده و دوما اهانتی بزرگ را نسبت به عقلها، ارادهها، هشیاری، فرهنگ و فهم این جوانان و این مردم روا داشته است.
برادران و خواهران، کدامیک از ما ممکن است بپذیرد آمریکا میآید و به عمد برای سرنگونی نظامی که هر خدمتی را که آمریکا بخواهد برای وی انجام میدهد و صادقانه و مخلصانه برای حفاظت منافع و پروژهی آن در منطقه و جهان تلاش میکند، کار میکند؟ این سخن به هیچ وجه منطقی و عقلانی نیست. اگر به امریکاییان گوش کنیم، کمی بعد هم از اسرائیلیان خواهم گفت، اگر به سران آمریکایی، از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، گوش کنیم. به سخنانی که در آن مجیزگویی رئیسجمهور این حکومت را میکنند و خدمات بزرگ و استراتژیکی که حکومت مصر برای پروژهی آمریکا در منطقه به انجام رسانده را بر میشمارند. آیا [باز هم] ممکن است کسی خیال کند آمریکایی که این رئیسجمهور و این حکومت را این گونه ارزیابی، نگاه و فهم میکند، میرود و برای از میان بردن این حکومت تلاش میکند؟
همین کلمات را سال ۱۹۷۹ در انقلاب اسلامی بزرگ شنیدیم، آن زمان بسیار شنیده میشد آمریکاست که انقلاب را در تهران، مشهد، اصفهان و تبریز راهبری میکند. و امام خمینی مامور سی.آی.ای است! البته آن مرد بسیار مظلوم بود. چرا که برخی مردم میگفتند وی مامور سی.آی.ای است و بعضی میگفتند مامور کا.گ.ب است! برخی مردم میگفتند آمریکاست که انقلاب ایران را راهبری میکند تا شاه را مجاب به اعطای امتیازات بیشتری کند. و بعضی میگفتند اتحاد جماهیر شوروی که در آن زمان، در ۱۹۷۹، وجود داشت، است که انقلاب ایران را راهبری میکند چرا که میخواهد حکومت آمریکایی را سرنگون کند و خود را به آبهای گرم برساند. اما حقیقتی که پیروزی، روزها، سالها و گذشت زمان آن را عیان ساخت این بود که امام خمینی، امامی مخلص، صادق، ملی، اسلامی و وفادار به مردم، امت، تاریخ، تحولات و آرزوهای آن بود.
و این شرایط امروز مردم تونس است. و این امروز اوضاع مردم و جوانان مصر است. بله، آمریکاییها پس از مدتها، بعد از حمایت مطلق از سختترین دیکتاتوری که جهان در منطقهی ما دید، برای سوارشدن بر موجها، مستهلک ساختن انقلاب، استفاده از آن، تغییر وجههی کریهشان در جهان عرب و اسلام ما و جلوانداختن خود به عنوان مدافعان مردم، حقوق، اراده و آزادی ملتها میکوشند. این بزرگترین و مهمترین خطری است که ملتهای انقلابی و جریانهای مقاومت در منطقهی ما باید به آن توجه کنند. برادران و خواهران، در حقیقت ما در سالهای گذشته در روزنامهها، مجلات و کتابها میخواندیم و آن را در رسانهها و از طریق حرکات دانشگاههای آمریکایی، دانشگاههای پژوهشی و نه تربیتی، بسیاری از کشورهای جهان اسلام پیگیری میکردیم. دولت آمریکا تعداد زیادی پژوهش و نظرسنجی در منطقهی ما مخصوصا در میان عربها و مسلمانان به انجام رسانده است و تا جهتگیری افکار عمومی مردم این منطقه را بشناسد، که اینها چگونه فکر میکنند؟ چه چیزی را میپذیرند؟ چه چیزی را نمیپذیرند؟ به کجا میروند؟ و نتایج واضحی حاصل شد، بنده ادعای دادههای سری نمیکنم، اینها در روزنامهها، مجلات و مخصوصا آنها که در مسائل استراتژیک در قالب گفتگوها و همایشها بحث میکنند ولی مثل همیشه ما مردم متهم هستیم که نمیخوانیم. این در گذشته بود، جمعبندی پژوهشها و نظرسنجیها نشاندهندهی موارد زیر است:
اکثریت قاطع ملتهای عرب و مسلمان ما، سیاستهای آمریکا را دشمن میدارند و با آن مخالفند. و این دشمنی با ملت آمریکا نیست. ممکن است با گذشت زمان ثابت شود بیشتر مردم آمریکا افرادی بیچاره هستند که آنچه در جهان رخ میدهد را نمیدانند و تلاشها و اولویتهای آنان به کلی متفاوت است. اکثریت قاطع مردم ما به دلایل واضح و پرشماری ضد سیاستهای آمریکایی هستند. حمایت مطلق آمریکا از اسرائیل و جنگهای آن از زمان برپایی این دژ غاصب تا جنگ غزه در ۲۰۰۸ تا جنگ دوم لبنان ۲۰۰۶. حمایت مطلق آمریکا از گروههای دیکتاتور، فاسد و همپیمان خود. جنگها و جنایات خود امریکا در عراق، افغانستان، پاکستان و… در جهان عرب و اسلامی ما. کشف نفاق آمریکا در برابر تمام ملتها در قالب دوگانگی معیارها در همهچیز، در موضوع حقوق بشر، آزادیها، دموکراسی. پژوهشها و نظرسنجیها برای آمریکاییان روشن میسازد که تحولات بزرگی در منطقه رخ خواهد داد. و این چیزی است که کلینتون چند هفته پیش به آن اشاره نمود. و اطمینان میبخشد گروههای همپیمان آنها، همکاران اسرائیل که با موضعگیریهای آمریکایی و اسرائیلی از مردم بیگانه اند، زیاد نمیتوانند در مقابل ارادهی مردمی که به وسیلهی تمام این واقعیتها به بدبختی دچار شدهاند، دوام بیاورند. همچنین نظرسنجیها مشخص کرد این ساختارها، سران آنها و نمادهای آن هیچ پشتوانهی مردمی، احترام و قیمتی برای مردمشان ندارند.
وقتی نظرسنجیها سران دیگری را، به واسطهی موضع این سران، رئيسجمهوران یا رهبران در موضوع فلسطین و پروژهی آمریکا، در رتبههای اول، دوم و سوم مینشاندند [این نتایج به دست امد]. به همین خاطر دولت آمریکا نگرانی خود را اعلام کرد. این نه یعنی برای سرنگونی حکومتی که در خدمت اوست، نقشه کشیده یا تلاشی کرده است. ولی هشیار و آماده شده است و به انتظار نشسته است. پس هنگامی که مردمی در کشوری به حرکت میآیند، دولت آمریکا با استفاده از تجربهی مقابله با انقلاب ایران و تمام تجربههای پیشین، میآید وساطت میکند. سراغ کشتار و رویارویی خونین میدانی نمیرود. چرا که دانسته است نتایج رویارویی خونین میدانی با ملتها فاجعهای خواهد شد برای آمریکا، همپیمانان آن، مزدوران آن، نوکران قدیمی و همچنین نوکران جدید ان. به همین خاطر وسط میایستد، سعی میکند خود را به گونهای دیگر نشان دهد، که گویی حافظ ملتها و انتخاب انهاست. و میکوشد امنیت انتقال مورد نظر در قدرت را تامین سازد. این گونه در نهایت از رابطه، همپیمانی، پروژهها و منافع خود حفاظت نموده میکند.
اینجا باید سخنی را تکرار کنم، با شجاعت میگویم، برای دولت آمریکا در منطقه تنها منافع این دولت و اسرائیل اهمیت دارد. مهم نیست قدرت در دست چه کسی است، هر لحظه ممکن است از آنان که در قدرت هستند روبگرداند. مهم نیست قدرت در دست چه کسی است، مسلمان است، حتی به موضوع اسلام وارد نمیشوند آمریکا در این باره دخالتی نمیکند، نه مسلمان، نه جریانی اسلامی، نه چپ، نه راست، نه ملی، نه قومی، نه غیردینی، نه دینی، نه جناب شیخ، نه جناب سید، نه پدر روحانی، نه متولی کلیسا، هیچ ربطی ندارد. هیچ ربطی به هویت فکری، ایدئولوژی و اعتقادی جایگزین [حاکم پیشین] ندارد. اهمیت جایگزین، در موضع سیاسی وی است. آیا پایبند منافع آمریکا هست؟ آیا به مصالح اسرائیل ملتزم است؟ اگر چنین پایبندی را نشان دهد، دیگر هیچ مشکلی نیست. اینجا میخواهم این موضوع را با این سخن پایان دهم که باید اینها را باید از انقلاب مصر زدود و اجازه نداد برخی به موضع میاندارنهی آمریکا استناد کنند که آمریکا پشت این انقلاب است و آن را راهبری و ادامه میدهد. به هیچ وجه.
پنجم: باید برای مردم مصر و جوانان آن، عظمت و تاثیر این انقلاب را بر معادلات جهانی و منطقهای که خود را در همین چندروز نشان داده است، مشخص و تایید کنیم. این حادثهای جهانی است که برای قدرتهای بزرگ، حکومتهای منطقه و افکار عمومی جهان بیشترین اهمیت را دارد. برای مردم مصر، جوانان و شهدای آن کافی است این آشفتگی شدید در دولت تنها قدرت بزرگ جهان و همپیمانان غربی آن و غافلگیری آنان در فهم این انقلاب و برخورد با آن را مشاهده کنند. مهمترین چیز برای ما در لبنان، فلسطین و سوریه موضوع اسرائیل است. به انچه تنها چهارده روز حرکات مسالمتآمیز مردم و جوانان مصر به وجود آورده بنگرید. از جانب فلسطین چه تغییراتی در اسرائیل مشاهده میشود؟ وحشت حقیقی، هراس و نگرانی شدید اسرائیل و درخواست بازنگری اسراتژیک.
بنده نمیخواهم دربارهی حکومتی را که امروز مردمش آن را به چالش کشیدهاند و سرنگونی آن را میخواهند، صحبت کنم و آن را وصف نمایم. تنها میگویم ببینید اسرائیلیان چه میگویند. همه با هم چه میگویند. اختلافی در اسرائیل در ارزیابی این حکومت و خدمات استراتژیکی که به آن [رژیم غاصب] از کمپدیوید تا کنون نموده وجود ندارد. بشنوید وقتی از جایگاه حکومت مصر در نظریههای امنیت قومی اسرائیل میگویند. امروز درخواستهایی مبنی بر تسریع در بازنگری نظریهها و استراتژیهای امنیت قومی و اسراتژیهای دفاعی اسرائیل مطرح میشود. حتی در جزئیات، ناتنیاهو خواستار تاسیس دیوار الکترونیک در مرزهای مصر میشود. درخواستهایی بر بازگرداندن اشراف بر مرز میان غزه و مصر وجود دارد. [همچنین] درخواستهایی برای تشکیل نیروهایی نظامی که پس از کمپدیوید منحل شدهبودند. و… و… و…. اسرائیل امروز پس از ازدست دادن شاه در ایران در ۱۹۷۹ و پس از ازدست دادن نسبتا شدید ترکیه به واسطهی جنگش با لبنان و غزه، سیاستهای کشتار و جنایاتش در کاروان آزادی، با غمی بسیار از ازدست دادن آخرین همپیمان استراژیک قدرتمندش در منطقه، سخنمی گوید. اسرائیل امروز با یادآوری آخرین همپیمان قدرتمندش در منطقه به سوگ بهرهی استراتژیکش مینشیند. توافقی اسرائیلی برای حمایت از این حکومت و رؤسای آن وجود دارد. و همچنین اسرائیلیان نسبت به تردید و آشفتگی دولت آمریکا به این دولت انتقاد دارند. اسرائیلیان با تمام گستاخی و وقاحت اعلام کردند آنچه اسرائیل را در منطقه حفظ میکند، دیکتاتوریهاست نه ساختارهای دموکراسی و به آمریکاییها گفتند شما دارید با ما چه میکنید؟! شما دارید بازی خطرناکی میکنید که ممکن است به اصل وجود حکومت اسرائیل ضربه بزند.
برادران و خواهران ما امروز در برابر صحنهای واضح و شفاف هستیم، آن را در برابر دیدگان ملتهای عربی، اسلامی و شرفای عالم مینهیم. پیش از این که سخن آخر را به ملت و جوانان مصر بگویم. حکومتی وجود دارد که اسرائیل آن را به اتفاق میخواهد و شبانهروز برای حمایت، حفاظت و دفاع از آن میکوشد و بر حلقههای سیاسی جهان فشار میآورد. این بخشی از صحنه. بخش دیگری نیز وجود دارد. حکومتی وجود دارد که مردم آن خواستار سرنگونی آن هستند و میادین را از میلیونها نفر پر کردهاند و تا کنون صدها شهید و هزاران مجروح دادهاند. امروز سؤال از مراجع دینی در تمام جهان عرب و اسلام و دنیا، علمای دین، سازمانهای دینی، فرهنگیان و نخبگان در تمام زمینهها، ملتهای عرب و مسلمان و آزادگان و شرفای جهان این است که باید در کدام جبهه بایستید و در کدام جبهه باشید؟ در جبههی اسرائیلِ مدافعِ حکومت؟ یا در جبههی مردم مصر که سرنگونی این حکومت را میخواهند؟
امروز اگر یک همیاری صحیح، دقیق و از سر راستی با رویارویی موجود در سرزمین کنانه باشد همین همیاری است. همین همیاری است. به علمای دینی، شیوخ، متدینین و تمام کسانی که به روز قیامت ایمان دارند میگویم: فردا خداوند تعالی از این موضع در این لحظهی تاریخی از ما خواهد پرسید و محاسبه بسیار بسیار سخت خواهد بود. چرا که مسئله، مسئلهی خون یک مرد، سرنوشت یک زن، شکستگی استخوان یک کودک و لقمهنانی که از دهان یک فقیر یا گرسنه گرفته شده است، نیست. بل که مسئلهی امت، ملت، سرنوشت، مقدسات، تاریخ و آینده است. آنان که امروز در جبههی بیطرفی یا جبههی مقابل ایستادهاند، اگر خدای ناکرده این انقلاب شکست بخورد، به خاطر تمام نتایجی که در دورههای تاریخی به این واسطه روی خواهد داد محاسبه خواهند شد. و آنان که در این جبههی حمایت ایستادهاند نزد خداوند سبحان و تعالی گرامی و بلندمرتبه خواهند بود، چرا که در موضعی تاریخی هستند که نسلها و دورههایی تاریخی خواهد ساخت.
به تمام متدینان، به آنان که به کرامت، آزادی، عدالت، ضمیر و وجدان انسان اعتقاد دارند میگویم باید موضعتان را در کنار این مردم وفادار و این جوانان شجاع مستحکم سازید.
اما اختصاصا به مردم و جوانان مصر میگویم: ما در مسائل داخلی شما دخالت نکردیم، خود میدانید چه کنید، چگونه حرکت کنید و چه چیزی را بپذیرید و چه چیزی را نپذیرید. ولی به عنوان دوستداران، دوستان و برادران شما میخواهیم عقیده، احساسات و تصمیماتمان را برای شما بازگو کنیم:
در حال انجام کار بسیار بزرگی هستید. این عقیدهی ماست. در حال انجام کار بسیار بزرگی هستید که نقطهی عطفی از نقاط عطف تاریخ این امت و این منطقه است. حرکت و پیروزی شما به زودی وجههی منطقهی ما را به کلی به نفع تمامی ملتها و مخصوصا فلسطین دگرگون خواهد کرد. شما امروز وارد نبرد کرامت عرب شدهاید، امروز شما با فریادها، اشکها و پایداریتان در میادین و عرصهها کرامت انسان عربی را که سالها بعضی حاکمان عرب به آن با تسلیم و شکست توهین کرده و آن را خوارکرده بودند، باز میگردانید. اهمیت آنچه شما تا امروز اقدام به انجام آن کردهاید، از ایستادگی تاریخی مقاومت لبنان در جنگ سی و سه روزهی سال ۲۰۰۶ و ایستادگی تاریخی مقاومت فلسطین در جنگ سال ۲۰۰۸ غزه کمتر نیست. جوانان عزیز مصر، ما در چهرهی شهدای شما، چهرهی شهدای خویش را مییابیم و از نالهی مجروحانتان، نالهی مجروحان خود را میشنویم و در ایستادگی شما در میادین، ایستادگی پهلوانان مقاوم لبنان و فلسطین را در برابر تمام جنگها، تهدیدات و خطرات میبینیم. ای مردم و جوانان مصر، امروز ملتهای مظلوم ما به شما، پایداری شما و پیروزی قطعی شما بسیار دلبستهاند. به حق، گفته میشد، مصر مادر جهان است، امروز در میادین، شما مردم این کشور هستید که میتوانید با اراده، صلابت و ایمان خود چهرهی جهان را تغییر دهید. و اگر نه پس چگونه مصر مادر دنیا است؟! ما به شما اطمینان داریم و این شما هستید که موجبات اطمینان ما را فراهم آوردهاید. ما به قدرت عظیم شما در ایجاد تغییر اطمینان داریم و انتظار روزی را میبریم که موضع راهبری تاریخی و پیشرو مصر در اوضاع امت و منطقه را به آن بازگردانید.
برادران و خواهران، جوانان پرارزش مصر، از راه دور، از بیروت، چگونه در پایان سخن به شما بگویم که ای کاش میتوانستیم با شما باشیم. ای کاش میتوانستیم در میدان «التحریر»، میادین قاهره و خیابانهای اسکندریه، اسماعیلیه، سوئز و دیگر شهرهای بزرگ مصر با شما باشیم. و من یکی از آن تجمع کنندگان بودم. خداوند میداند بنده چه قدر دوست دارم با شما باشم تا خون و جانم را مانند هر جوان مصری برای این اهداف شریف و بلند عطا کنم.
بنده امروز از جانب حزب الله لبنان، مقاومت، تمام گروههای مقاومت ملی لبنان، تمام جریانهای ملی و اسلامی لبنان و این حضار بزرگوار مراسم امروز اعلام میکنم تمام توان خود را در اختیار مردم و جوانان مصر میگذاریم و تمام دعا و آرزوی ما این است که خداوند شما را به پیروزی برساند و پایدار بدارد و به واسطهی شما تمام مستضعفین و مظلومین این جهان را عزت بخشد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران